عبای سوخته: برگ هایی از زندگی شهید سیدمحمد حسینی بهشتی
در حال خواندن
0
خواندهام
7
خواهم خواند
2
توضیحات
امام در جلسه ای به من گفتند: (شما باید رئیس دیوان عالی کشور باشید.) من هم گفتم: (اگر اجازه بدهید بروم و یک تشکیلات را سازمان دهی کنم، چون هیچ حرکتی در دنیای امروز بدون تشکیلات امکان پذیر نیست.) امام فرمودند: (خیر، من اجازه نمی دهم.) باز به امام عرض کردم: (اجازه بدهید.) وقتی امام دوباره فرمودند (خیر، چنین اجازه ای نمی دهم)، به شوخی به امام گفتم: (من تصمیم می گیرم یا شما؟!)امام جوا ب دادند: (من!)