عبای سوخته: برگ هایی از زندگی شهید سیدمحمد حسینی بهشتی
![عبای سوخته: برگ هایی از زندگی شهید سیدمحمد حسینی بهشتی](https://s3.ir-thr-at1.arvanstorage.com/top-readers-publishers/books/5a203b88-01bd-4c08-928c-c3a67879fd93.jpg)
عبای سوخته: برگ هایی از زندگی شهید سیدمحمد حسینی بهشتی
غلامعلی رجایی و 2 نفر دیگر
4.1
5 نفر |
2 یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
6
خواهم خواند
2
امام در جلسه ای به من گفتند: (شما باید رئیس دیوان عالی کشور باشید.) من هم گفتم: (اگر اجازه بدهید بروم و یک تشکیلات را سازمان دهی کنم، چون هیچ حرکتی در دنیای امروز بدون تشکیلات امکان پذیر نیست.) امام فرمودند: (خیر، من اجازه نمی دهم.) باز به امام عرض کردم: (اجازه بدهید.) وقتی امام دوباره فرمودند (خیر، چنین اجازه ای نمی دهم)، به شوخی به امام گفتم: (من تصمیم می گیرم یا شما؟!)امام جوا ب دادند: (من!)
یادداشتهای مرتبط به عبای سوخته: برگ هایی از زندگی شهید سیدمحمد حسینی بهشتی