بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

داستان بلند نماز میت

داستان بلند نماز میت

داستان بلند نماز میت

3.2
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

5

تنها همین را می توانستم بخوانم میان گرما و عرق کردگی و بوی گندی که تمام سرو کله ام را پر کرده بود و آن رهروی مشئوم و آن جرق و جرق به هم خوردن پاشنه ها و درهای بی عصمت که مدام باز و بسته می شد. قیافه ی آن که نعره کشید توی صورتم و دهنش بوی مستراح می داد مثل اسب بود.با صدایش مهاجم و مسلط که یک جاهایی را در من تمام و گم می کرد. روی آن زخم ها را نمک پاشیده بودند و می سوخت. داغتر از ان که بدانم کجاها هست و سرگیجه چه بود. تمام جلوی سینه ام مثل یک تکه چرم بود از خون و استفراغ.انگار به یکی دیگر سیلی می زدند و بی رحم و بی تفاوت ناظر بودم. چه نمکی ریخته بودند روی انها روی دل من. وقتی لندوک را اوردند انگار با یک ادم حسابی سرو کار داشتند که هیچ کتک نخورده است و هیچ جایش با توم فرو نکرده اند و هیچ کجایش را له نکرده اند انگار من سالمم که برگ می زدند. لندوک تمام دور لبش خون خشک شده بود و مثل حضرت عباس وسط ان دریای لشکر صاف ایستاده بود.تازه اگر دست هایش را می بریدند می دانستم که برگ می زنند: مادرسگها.کفکیرشان که به ته دیگ خورد این طور کارها می کنند. گفت خب چی داری وز وز می کنی؟ من تعجب کردم وزوزی در کار نبود.اصلن هیچ چیز نبود که چیزی باشد: توی زبانم .توی کله ام.یا توی خونم.روحی و آدمگری یی نبود که له نشده باشد. انچه خواندید بخشی از جملات نخست داستان بسیار جذاب نماز میت نوشته رضا دانشور است

یادداشت‌های مرتبط به داستان بلند نماز میت

این هم از
            این هم از آن کارهای درخشانی است که از چشم خلق دور مانده و همچنان بکر و بدیع است. هرچند که خودم دوستش نداشتم اما صادقانه اعتراف می‌کنم که شگفت‌انگیز بود.
نماز میت داستانی بلند به شیوه‌‌ی سیال‌ ذهن است که از زبان راوی اول شخصی که خیلی هم قابل‌اعتماد نیست، روایت می‌شود. در هم‌آمیختن این دو مشخصه معجون عجیب و غریبی ساخته که مثلش کمتر پیدا می‌شود.
راوی زندانی‌ای سیاسی است که هم‌زمان با همسر خواهرش، یوسف غلام، که او هم مبارزی سیاسی‌ است ایام محکومیتش را می‌گذراند و با فداکاری خواهرش از زندان خلاص می‌شود. نوشتن در مورد اینکه نماز میت درباره‌ی چیست، دشوار است. پاسخش همه‌چیز و هیچ‌چیز است. به لطف راوی ناموثق که حتی در روایت تقدم و تأخر وقوع اتفاقات هم دستکاری کرده‌است، فهم سیر منطقی اتفاقات دشوار است. از سوی دیگر می‌توان نماز میت را داستانی درباره‌ی شکنجه دانست و با این فرض تصور پیش و پس اتفاقات غیرضروری خواهدبود. چرا که آنچه راوی تجربه می‌کند، از جذام‌خانه تا مستی، تحت تأثیر شکنجه و از آثار آن است. هذیان، توهم، غرق‌شدن در خاطرات و... . این شاید شبیه به پاک‌کردن صورت‌مسئله باشد اما به حل معمای داستان کمک می‌کند.
زبان کتاب شاعرانه و عجیب است. راوی در توصیف شدت زشتی و تعفن اغماض نکرده‌است و توصیفاتش عمیقاً مخاطب را درگیر می‌کند. شاید ارتباط‌گرفتن با متن در ابتدا سخت باشد اما اگر با سماجت به مطالعه ادامه دهید، پشیمانتان نخواهد کرد.
و اینکه دوستش نداشتم و احتمالاً مرور و مطالعه‌ی چندباره‌ی کتاب در تغییر نظرم موثر باشد اما الان احساس می‌کنم ناکام مانده‌ام. خط سیر وقایع برایم در هاله‌ای از ابهام است. تصاویری که دانشور توصیف کرده‌است مثل پرده جلوی چشمم است و جمله‌سازی‌های منحصربه‌فردش تحسین‌برانگیز است. اما کمبود نشانه‌های کافی برای بازکردن کامل مشت نویسنده مغمومم کرده‌‌است. (مجدداً یادآوری می‌کنم که این اثر به عقیده‌ی اکثر منتقدان از شاهکار‌های داستان‌نویسی فارسی است.)

تصویر از مستند خانه سیاه است