معرفی کتاب ذن و هنر نگهداری موتورسیکلت اثر رابرت ام پرسیگ مترجم مریم گنجی

ذن و هنر نگهداری موتورسیکلت

ذن و هنر نگهداری موتورسیکلت

رابرت ام پرسیگ و 1 نفر دیگر
3.2
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

15

ناشر
رایبد
شابک
9786228137018
تعداد صفحات
640
تاریخ انتشار
1402/1/1

توضیحات

        کتاب «ذن و هنر نگهداری موتورسیکلت» با زیرعنوان «پژوهشی در باب کیفیت»، تاکنون به بیش از 40 زبان ترجمه شده و ده‌ها میلیون نسخه از آن فروش رفته‌است و به‌همین دلیل لقب «پرخواننده‌ترین کتاب فلسفی» را ازآن خود کرده‌است.

رابرت ام. پرسیگ، فیلسوف آمریکایی، با علاقه‌ی ویژه و شخصی به موتورسواری در جاده‌ها و سفرهای دورودراز، ایده‌های فلسفی‌اش درباره‌ی روابط انسانی(همسران، پدران و پسران و ...)، علم، تکنولوژی، شادمانی و اندوه، دوستی، زندگی در جهان مدرن و ... را در قالب داستانی از سفر 17 روزه‌اش از ایالت مینه‌سوتا به ایالت کالیفرنیا نوشته است.

فرقی نمی‌کند «ذن و هنر نگهداری موتورسیکلت» را چه بنامیم؛ یک رمان فلسفی، یک خودزندگینامه یا حدیث نفس یک فلسوف، چون کتاب با توصیفات و گفت‌وگوهای دقیقش همان‌قدر جذابیت داستانی دارد که اطلاعات نویسنده از زندگی شخصی خودش می‌تواند به یک اتوبیوگرافی نزدیکش کند، هرچند در کنار همه‌ی اینها، نویسنده‌ی فیلسوف، هم‌چون معلمی بزرگ، چنان در جای‌جای کتاب درباره‌ی زندگی انسان و مظاهر و مصائبش حرف می‌زند که خواننده پس‌از پایان کتاب به وضوح احساس می‌کند که دیگر آن آدمی نیست که پیش از شروع «ذن و هنر نگهداری موتورسیکلت» بود!

عموم منتقدان البته این کتاب را رمانی می‌دانند که یک فیلسوف نوشته است. آن‌هم نه فیلسوفی معمولی از جنس فیلسوف‌هایی که همواره درباره‌ی مسائل انتزاعی حرف می‌زنند و عموم مردم چیزی از حرف‌هایشان نمی‌فهمند، بلکه فیلسوفی که داستان بلندی نوشته که در پنج دهه، کتاب بالینی میلیون‌ها نفر در سرتاسر جهان بوده‌است.
      

لیست‌های مرتبط به ذن و هنر نگهداری موتورسیکلت

یادداشت‌ها

        📚 نقد شخصی: ذِن و هنر نگهداری موتورسیکلت
⚠️⚠️⚠️خطر اسپویل⚠️⚠️⚠️

این کتاب رو خوب شروع کردم. فضای جاده، رابطه‌ی پدر و پسر، و اون حالت خلوت ذهنی، جذبم کرد. اما هرچی جلوتر رفتم، خوندنش سخت‌تر شد. بیشتر از اینکه داستان تعریف کنه، درگیر فلسفه، تعریف‌های گنگ، و مونولوگ‌های طولانی شد که خیلی جاها حس کردم دارن بی‌هدف تو در و دیوار می‌زنن.

کتاب ادعا می‌کنه ذِن و زندگی روزمره رو بهم وصل می‌کنه، ولی حقیقت اینه که مفاهیم ذِن توش خیلی گم‌وگور و پراکنده‌ست. از یه جایی به بعد، نه از موتورسیکلت خبری هست، نه از ذِن، فقط یه ذهن درگیر با خودش.

با این حال، رابطه‌ی پدر و پسر، مخصوصاً از زاویه‌ی از‌دست‌دادن، برام قابل لمس بود. من خودم پدرم رو زود از دست دادم، و یه جاهایی واقعاً با کریس هم‌ذات پنداری داشتم. وقتی آخر کتاب می‌گه که پسرش بعداً کشته شده، یه ضربه‌ی عمیق داشت که انگار ناگهان همه‌ی تلاش‌ها برای ترمیم اون رابطه، توی هوا پودر شد.

راستش این کتاب به من نمی‌خورد. فرهنگش، زبانش، شکل نگاهش به دنیا… برام آشنا نبود.
اما با همه‌ی نقدها، نمی‌تونم بگم کتاب بی‌ارزشه. یه صداقت دردناک توش هست، یه کشمکش واقعی برای معنا، که آدمو با خودش می‌کشونه تا ته. حتی اگه از جنس تو نباشه.

✅️کیفیت فیزیکی کتاب
کیفیت چاپ و کاغذ هم بسیار عالی بود. 
چندتا غلط املایی هم داشت که قابل چشم پوشی بود.

📌 خلاصه‌اش؟
به کسی توصیه‌ش نمی‌کنم، ولی خودم خوشحالم که تا آخرش رفتم.برای این حجم از مطلب یعنی حدود ۶۲۰ صفحه،تعداد تاپیکهایی که درگیرم کرد خیلی کم بود.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1