معرفی کتاب تو مادرت نیستی رهایی از ترومای بین نسلی و شرم اثر کارن اندرسن مترجم الهام موسویان

تو مادرت نیستی رهایی از ترومای بین نسلی و شرم

تو مادرت نیستی رهایی از ترومای بین نسلی و شرم

کارن اندرسن و 1 نفر دیگر
0.0 1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

27

شابک
9786006454887
تعداد صفحات
232
تاریخ انتشار
1403/1/1

توضیحات

        «تو مادرت نیستی» کتابی است که با زبانی قاطع و درعین‌حال مهربان، به بررسی تجارب عمیق ترومای نسلی و شرمی می‌پردازد که از رابطه‌ی مادر و فرزند به نسل‌های بعد منتقل می‌شود. در این اثر، نویسنده با استفاده از قصه‌گویی و تمرین‌های عملی، خواننده را ترغیب می‌کند تا از طریق درک و آگاهی به ریشه‌های شرم، بتواند آن را متحول و به ابزاری قدرتمند برای رشد فردی تبدیل کند. کتاب با نگاهی نوین به تجربه‌های شخصی و تجارب مشترک، چرایی انتقال شرم از مادر به فرزند را تحلیل می‌کند و راهکارهایی برای بازآفرینی خود و بهبود روابط عاطفی ارائه می‌دهد. از روی فرازونشیب‌های زندگی، کارن سی. ال. اندرسن به معرفی روش‌هایی می‌پردازد که به خواننده کمک می‌کند تا با پذیرش و عشق به ذات واقعی خود، از محدودیت‌های ناشی از شرم رهایی یابد. این کتاب به‌عنوان یک راهنمای کاربردی در مسیر خودشناسی، فرصتی برای بازنگری در تاریخچه‌ی عاطفی زندگی و ایجاد تغییرات مثبت فراهم می‌کند. همچنین، در این اثر از ترکیب رویکرد درمانی، تجربیات ملموس و تمرین‌های خلاقانه بهره گرفته شده تا در نهایت فرد به شناخت عمیق‌تری از خود و رهایی از زنجیر شرم برسد. 
      

لیست‌های مرتبط به تو مادرت نیستی رهایی از ترومای بین نسلی و شرم

یادداشت‌ها

Ali Hatami

Ali Hatami

4 روز پیش

          این کتاب رو اتفاقی دیدم و از هوش مصنوعی deep seek خواستم یه خلاصه ای از این کتاب بهم بده، گفتم با شما به اشتراک بذارمش:

در کتاب «You Are Not Your Mother»، کارن سی. ال. اندرسون به تعریف "شرم" به عنوان یک «احساس عمیق بی ارزشی و ناکافی بودن» میپردازد که اغلب از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. این شرم، "سمی" (Toxic) است زیرا ریشه در تجربیات تحقیرآمیز، انتقادهای مخرب، یا بی توجهی های دوران کودکی دارد و به جای اینکه گذرا باشد، به بخشی از هویت فرد تبدیل میشود. اندرسون تأکید میکند که این شرم "ارثی" است و از طریق رفتارها، کلمات، یا حتی سکوت مادران (یا سایر اعضای خانواده) به فرزندان منتقل میگردد.

**مثالهای ملموس از شرم در کتاب:

اندرسون در سراسر کتاب، نمونه های واقعی و داستانهای شخصی را مطرح میکند تا مفهوم شرم سمی را روشن سازد. برخی از این مثالها عبارتند از:

۱. انتقادهای ظاهراً کوچک، تأثیرهای بزرگ:  
   - مادری به دخترش میگوید: *«چرا همیشه اینقدر بی هدف راه میروی؟ هیچوقت مثل دخترهای مرتب نیستی!»*.  
   - این جمله به ظاهر ساده، باعث میشود دختر در بزرگسالی همواره نسبت به بدن یا رفتار خود احساس شرم کند، حتی اگر منطقی نباشد.

۲. **مقایسه های مخرب**:  
   - جمله هایی مانند *«خواهرت همیشه در درسها از تو بهتر بود»* یا *«چرا نمیتوانی مثل دخترخاله ات مودب باشی؟»*، باعث ایجاد شرمِ «من به اندازه کافی خوب نیستم» در کودک میشود. این احساس در بزرگسالی به شکل ترس از قضاوت دیگران یا کمالگرایی افراطی بروز میکند.

۳. **شرم از بیان احساسات**:  
   - اگر مادر به فرزندش بیاموزد که *«گریه کردن نشانه ضعف است»* یا *«عصبانیتت را نباید نشان دهی»*، کودک یاد میگیرد احساساتش را سرکوب کند. این سرکوبی در بزرگسالی به شکل شرم از نیازهای عاطفی یا ناتوانی در برقراری ارتباط سالم ظاهر میشود.

 ۴. **شرم از مرزگذاری**:  
   - مثلاً وقتی دختری به مادرش میگوید *«دیگر نمیخواهم در مورد مشکلات زناشویی ات با من صحبت کنی»*، مادر پاسخ میدهد: *«خیلی خودخواهی! من همیشه به تو اعتماد کردم»*. این پاسخ، شرم ناشی از *«مرزگذاری سالم»* را در دختر ایجاد میکند و او را به احساس گناه سوق میدهد.

۵. **شرم از موفقیت**:  
   - اندرسون توضیح میدهد که برخی زنان به دلیل ترس از *«جلب توجه منفی»* یا واکنش مادر (مثلاً حسادت یا بی تفاوتی)، موفقیت های خود را پنهان میکنند. مثلاً زنی که از ترس قضاوت مادر، از ترفیع شغلی خود نمیگوید.

**تفاوت شرم سالم و شرم سمی از نگاه اندرسون :  
- *شرم سالم* (Healthy Shame):  
  یک احساس موقتی است که به ما کمک میکند رفتارهای نادرست خود را اصلاح کنیم (مثلاً شرم از آسیب زدن به دیگری).  
- *شرم سمی* (Toxic Shame):  
  یک باور عمیق است که میگوید *«من ذاتاً بد/ناقص/ناخواستنی هستم»*. این شرم از طریق تجربیات تکراری تحقیر، بی توجهی، یا انتقادهای والدین شکل میگیرد.

**راهکارهای اندرسون برای مقابله با شرم:  
۱. **شناسایی صداهای شرم**:  
   - تشخیص دهید که چه جملاتی در ذهنتان تکرار میشود (مثلاً *«هیچکس تو را دوست ندارد»*) و بپرسید این صداها واقعاً از آنِ خودتان است یا از مادر/خانواده به ارث رسیده است.  

۲. بازنویسی روایتهای شرم:  
   - مثلاً به جای *«من بی ارزشم»*، بگویید: *«این شرم از آنِ من نیست؛ این میراث خانوادگی است که میتوانم رهایش کنم»*.  

۳. **تمرین شفقت به خود**:  
   - با خودتان همانند یک دوست مهربان صحبت کنید. مثلاً اگر اشتباهی مرتکب شدید، بهجای سرزنش، بگویید: *«همه اشتباه میکنند؛ این بخشی از انسان بودن است»*.  

۴. ایجاد مرزهای عاطفی:  
   - یاد بگیرید بدون احساس گناه به رفتارهای آسیب رسان مادر (یا دیگران) «نه» بگویید.  

۵. نوشتن درمانی:  
   - اندرسون پیشنهاد میکند احساسات و خاطرات مرتبط با شرم را روی کاغذ بیاورید تا از قدرت آنها کاسته شود.  

 **جملههای کلیدی از کتاب:  
- *«شرم سمی مثل رنگ نامرئی است که همهچیز را در زندگیات تحت تأثیر قرار میدهد، اما تو میتوانی این رنگ را عوض کنی»*.  
- *«تو مسئول رفتار مادرت نیستی، اما مسئول چگونگی واکنش خودت به آن هستی»*.  
        

3