معرفی کتاب محبوبه ی ویتگنشتاین اثر دیوید مارکسن مترجم زینب آرمند

محبوبه ی ویتگنشتاین

محبوبه ی ویتگنشتاین

دیوید مارکسن و 1 نفر دیگر
4.0
2 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

2

ناشر
روزنه
شابک
9789643347765
تعداد صفحات
312
تاریخ انتشار
1397/7/21

توضیحات

        کتاب حاضر، شاهکار بی نظیر دیوید مارکسن، یک رمان تجربی است، رمانی بی شباهت به آنچه خود مارکسن با هر نویسنده دیگری قبل از این نوشته. داستان زنی است که باور دارد آخرین بازمانده روی زمین است و به طرز اعجاب انگیزی خواننده را هم تا پایان داستان متقاعد می کند. موضوع اصلی این کتاب ذهن انسان است: خودآگاهی، تجربیات شخصی و زبان شناسی ساختاری.
      

یادداشت‌ها

          چند وقت پیش که روی یک کتاب درباره‌ی ویتگنشتاین یادداشت نوشتم، چند نفر از دوستان کتاب‌های مناسب‌تری  برای آشنا شدن با فلسفه‌ش بهم معرفی کردن. وقتی داشتم توی طاقچه و فیدیبو دنبال اونها می‌گشتم (که البته نبودن اونجا)، چشمم به این کتاب خورد: محبوبه‌ی ویتگنشتاین. متوجه شدم یه رمانه و از توضیح و خلاصه‌ش خوشم اومد.
خیلی ساده اگه بخوام بگم، راویِ کتاب صرفا افکار و خاطراتش رو داره روی کاغذ میاره. یک‌جور جریان سیال ذهن. که زیادی هم سیاله :)) افکار پراکنده‌ی این زن که بعد از اتفاقی تلخ به سفرهای زیادی رفته و حالا به تنهایی توی یه خونه ساحلی زندگی می‌کنه، مثل تیکه‌های پازلی می‌موند که مشتاق بودم کتاب رو ادامه بدم تا این پازل کامل بشه.
هرچند اینقدر خود راوی هم گیج و آشفته و نامطمئن بود که آخرش بیشتر همه چیزهای توی ذهنش رو با هم قاطی کرد. یعنی در نهایت ما هم به اندازه‌ی خود راوی درمورد خاطره‌هاش و واقعی بودن چیزهایی که تعریف کرد مطمئنیم؛ که درواقع یعنی اصلا مطمئن نیستیم!

از اونجایی که راوی نقاش بوده و با تاریخ هنر آشنا، اسم هنرمندها، نویسنده‌ها، فیلسوف‌ها و شخصیت‌های اسطوره‌ای یونانی زیادی توی کتاب میاد. می‌شه گفت این‌ها شخصیت‌های اصلی داستان راوی هستن و خب، ویتگنشتاین هم یکی از اون‌ اسامیه. اما کتاب چندان ربط مستقیمی به خود ویتگنشتاین نداره. ربط غیرمستقیم، چرا. مثلا من چون می‌دونستم ویتگنشتاین به فلسفه‌ی زبان و منطق خیلی پرداخته، اون جاهایی که راوی سعی می‌کرد جملاتش رو اصلاح کنه تا منظورش رو بهتر منتقل کنه این ارتباط رو احساس می‌کردم. همینطور جاهایی که بین واقعی بودن چیزی که توی فکرش بود با چیزی که در واقع وجود داشت فرق می‌ذاشت. یا شاید احتمالا کل فرایند فکر کردن و اینکه چطور چیزهای باربط و بی‌ربط پشت سر هم به ذهن آدم میان -جوری که کل کتاب نوشته شده بود.
حتما اگر کسی آشنایی بیشتری داشته باشه ارتباط‌های بیشتری هم به چشمش میاد... یا شاید همه‌ی این‌ها فقط حدسیات غیر دقیق من بوده.

«محبوبه ویتگنشتاین» شاید به نظر همه جالب نباشه چون خیلی داستان مشخصی نداره. همه‌ش همون چیزیه که گفتم، پازل به هم ریخته‌ای که کاملِ کامل هم نمی‌شه. اما به دلایلی خیلی منو درگیر کرد. شاید چون دنبال کردن فکرها برام جالبه. حتما دلایل دیگه‌ای هم هست. اما دقیقا نمی‌دونم چطور بیانش کنم (!) و یادداشت هم به‌قدر کافی طولانی شد. به هر حال، کتاب رو دوست داشتم :)
        

20