معرفی کتاب گالری امیال بشری اثر محسن فرجی

گالری امیال بشری

گالری امیال بشری

2.2
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

ناشر
خزه
شابک
9786228423449
تعداد صفحات
130
تاریخ انتشار
1404/1/1

توضیحات

کتاب گالری امیال بشری، نویسنده محسن فرجی.

یادداشت‌ها

سامان

سامان

1404/4/30

          گالری امیال بشری نوشته  محسن فرجی پنج داستان کوتاه رو شامل میشه که راوی جهان پر درد آدم‌هایی است که اتفاقی یا چیزی در گذشته باعث زخمی شده و حالا آنها باید با این زخم‌ها زندگی کنند.صرف زندگی کردن با این زخمها سختی‌های خودش رو به همراه داره، اما یادآوری این دردها در زندگی امروزه، سختی ماجرا رو برای راویان این کتاب بیشتر می‌کنه. گالری امیال بشری روایتی است بی رحم از گذشته‌ای که بر دوش انسان‌ها سنگینی می‌کنه.گذشته‌ای که انگار راویان داستان‌ها نمی‌تونن ازش عبور کنند و مثل سایه‌ای همیشه همراه باهاشون هم مسیره. گالری امیال بشری ما رو به درون انسان‌ها می‌بره و از اون درونیاتی حرف می‌زنه که آدمی نمی‌تونه جایی بازگو کنه و اگر هم بگه شاید بعد از سالیان سال باشه.انسان‌ها در این داستان‌ها حامل دردند.حامل دردی که دیده نمیشه و امان از دردهای دیده نشده اما اونها محکوم به ادامه دادن با این یادگاری تلخ گذشته هستند. در پایان داستان اول دختر شخصیت اصلی داستان میاد به باباش میگه: من میخوام برم با دوستام برم شمال. و مخاطب پس از ماجرایی که در خلال داستان می‌خونه میدونه که این پایان چه‌قدر هولناکه و دقیقا جایی است که نشون میده شخصیت اصلی ما باز رنج بکشه .نویسنده بدون شرح اون رنج، به خاطر تعاریف در گذشته،رنج او رو نشون میده! در داستان سوم مردد بودن در یک تصمیم سخت که عذابی است بزرگ به خوبی نشون داده میشه.بلاتکلیفی در تصمیم گیری از اون دردهای بزرگی است که هر موقع وارد زندگی میشه، انرژی زیادی از آدم هدر میده. در داستان دوم درسته برادر بزرگتر میگه: رهاش کن بره،رهاش کن...اما هم او و هم برادر کوچکتر میدونه که رهایی در کار نیست و اگر بود تا الان شده بود.اما مگر میشه چیزی جز این گفت. داستان پایانی مجموعه که احتمالا به ماجرایی پسا اعتراضات 1401 اشاره داره، امیدبخش ترین داستان مجموعه بود و چه خوب که چنین داستانی رنگ و بوی امید داشت.منی که دوست دارم شخصیت ها پایان داستان با درد و غمشون تنها باقی بمونند و به نظرم این واقعی ترین چیزی است که ما میتونیم در ادبیات و سینما ببینیم ،در این داستان دیگه تحمل نداشتم پسر داستان، با مشکلی که براش پیش اومده تنها باقی بمونه. امید در این داستان، اعلامیه ایست باشکوه علیه ظلم و جبر.پایان این داستان منو کمی اشکی کرد.

در نظر داشته باشید که داستان‌ها تلخ و روایت‌ها دردناکه.تجاوز و سایر مسائل در خلال داستان ها روایت میشه. گول سادگی نثر فرجی رو نخورید که در بطن این سادگی دردها نهفته است و حسابی میتونه مخاطب رو درگیر کنه. حیف و صد حیف در برخی جاها منطق روایی داستان‌ها ضعیف بود و انگار نویسنده تمام تلاش خودش رو در سایر اجزای داستان به کار برده بود. تصادفی بودن برخی اتفاقات مثل دیدار تصادفی در داستان اول (که حالا این تا حدی قابل اغماض بود) و برخورد اتفاقی شخصیت اصلی با مرد دست پستان گاوی در داستان سوم و حضور بی دلیل شخصیتها در قبرستان در داستان چهارم، مواردی بود که نشان از منطق روایی نه چندان قوی داستان‌ها می‌کرد و انگار نویسنده به دم دستی ترین حالت ممکن فقط میخواسته شخصیت‌ها رو به هم برسونه. 

در مجموع گالری امیال بشری که اسم با مسمایی هم داره مجموعه داستان خوبی بود که از خوندنش راضی‌ام.فضای دارک داستان‌ها با توجه به کم بودن تعداد داستان‌ها اذیت کننده نبود...
        

8