سی و شش وضعیت نمایشی

سی و شش وضعیت نمایشی

سی و شش وضعیت نمایشی

ژرژ پولتی و 2 نفر دیگر
3.5
2 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

3

کتاب سی و شش وضعیت نمایشی، مترجم عباس بیاتی.

لیست‌های مرتبط به سی و شش وضعیت نمایشی

یادداشت‌های مرتبط به سی و شش وضعیت نمایشی

            خیلی از نویسنده‌ها و نمایشنامه‌نویس‌ها مانند گوته و شیلر عقیده دارند که همه رخدادهای عاطفی در۳۶ وضعیت نمایشی گنجانده می‌شوند؛ وضعیت‌هایی مثل عشق، تعقیب، جنون، ایثار در راه آرمان، همه چیز فدای هوس، عشق به دشمن، جاه‌طلبی، حسادت، قضاوت اشتباه، پشیمانی و...و هرچه از ابتدای هستی نوشته شده، زیر مجموعه‌ی یکی از این ۳۶ حالت است و در آثار ادبی مختلف، فقط شکل روایت است که تغییر می‌کند، هر کس که ادعا کند می‌تواند حالتی غیر از این ابداع کند، هیچ وقت موفق به انجام آن نمی‌شود و همه آثار از جمله ضدداستان‌ها و افسانه‌پردازی‌ها هم در آخر کار به یکی از این ۳۶ پیرنگ ختم می‌شوند. ژرژ پولتی با  بررسی آثار نمایشی زمان خودش در این کتاب ثابت می‌کند که این قانون صحت دارد، دانستن این ۳۶ حالت برای نویسندگان جوان می‌تواند راهگشا باشد از آن جهت که ذهنشان را ساختارمند می‌کند و از طرف دیگر می‌تواند آن‌ها را وادار کند تا سعی کنند موقعیت ۳۷ را به وجود بیاورند و قانون ۳۶ حالت را نقض کنند.
به قلم فائزه خابوری، شماره‌ی ۵۱۰ همشهری جوان، ۱۳ تیر ۹۴
          
            من اسم این کتاب رو توی یکی از جلدای مجموعه کتاب «حرفه: داستان‌نویس» دیده بودم، به نظرم کتاب خوبی اومده بود برای همین یادداشتش کرده بودم و همینجوری اسمش یه گوشۀ ذهنم مونده بود تا اینکه اتفاقی توی یکی از حراجای اینترنتی کتاب دیدم و خریدمش‌.

این جلد از چاپ اول این کتابه که سال ۱۳۷۵ چاپ شده ولی الان نگاه کردم دیدم چاپ نهمش سال ۱۴۰۰ انجام گرفته و الانم خریدش کار راحتیه.

همونطور که از اسمش مشخصه «ژرژ پولتی در کتاب سی‌وشش وضعیت نمایشی بیان می‌کند که کلیۀ پیرنگ‌های ممکن تنها گونه‌های مختلف سی‌وشش پیرنگ اصلی است.»

ماجرا از این قراره که سال‌ها پیش یه فردی به اسم «گوتزی» اومده گفته که «فقط سی‌وشش وضعیت تراژیک وجود داره‌.» حالا اینکه چطور و چگونه‌اش رو نگفته! اومده یه عدد داده و رفته. 
بعد از ایشون یه تعداد کمی تلاش کردن تا این ۳۶تا وضعیت رو پیدا کنن ولی نتونستن تا اینکه روزگار سپری شده و رسیده به جناب نویسنده و ایشون به قول خودشون این ۳۶ وضعیت رو که مال جناب گوتزیه رو تنها «بازیابی» و «تنظیم» کردن.
کاری هم که کردن اینه که اومدن اون وضعیت رو معرفی کردن، یه توضیح خیلی خیلی ساده و کوتاه درموردش دادن و بعدش هم به معرفی و ذکر نمونه‌هاش پرداختن؛ به نقل از خودشون:
«خواننده در این کتاب با ۱۲۰۰ نمونه آشنا خواهد شد.»

پس نتیجه میشه این که این کتاب یه کتاب کم‌حجمه که توش این وضعیت‌ها معرفی و نمونه‌هاشون ذکر شدن. حالا بعضی جاها، نویسنده یه چیزای اضافه‌تری هم میگه که میتونه استثنائا خلاصه‌ای از یکی از نمونه‌ها یا نظر شخصی خودش درمورد اون وضعیت و آثاری که طبق اون ساخته شده باشه.

بخش آخر کتاب «نتیجه» است که واقعا خیلی چیز عجیب غریبیه؛ چون معلوم نیست به کدوم یکی از این دلایل یعنی:
- ترجمۀ بد
- ویرایش نشدن متن
- جمله‌بندی و نگارش بد خود نویسنده
یه‌جورایی قابل فهم نیست. یعنی هم هست و هم نیست و آدم حتی اینجوریه که اصلا چرا این الان باید بیاد اینا رو بگه؟
انگار بخواد تو یه حجم کم، یه سیر طولانی رو مرور و نظرش رو بگه ولی خب این حجم خیلی کمه! من خواننده به اندازۀ تو شناخت ندارم که با یه اشارۀ تو همه‌اش رو بگیرم.
هرچند اینطور بدفهمی‌ها و به نوعی میل به توضیح بیشتر توی بخشای دیگۀ کتاب هم حس میشه ولی اونجاها چون ما داریم فقط با وضعیت‌ها آشنا میشیم و نمونه‌ها رو یه نگاه سرسری می‌کنیم خیلی آزاردهنده به نظر نمی‌رسه.

در نهایت امیدوارم که این کتاب در چاپ‌های بعدیش ویرایش شده باشه و تغییرات مثبتی توش ایجاد شده باشه.

در کل از حیث موضوع و اهمیتش و این دسته‌بندی‌ها و معرفی‌های انجام گرفته بر طبقش برای من نوعی -به‌عنوان فرد علاقه‌مند به نویسندگی- این کتاب، کتاب مفیدیه.