عملیات عطش: روایت نبرد گردان عمار در تنگه ابوقریب

عملیات عطش: روایت نبرد گردان عمار در تنگه ابوقریب

عملیات عطش: روایت نبرد گردان عمار در تنگه ابوقریب

جواد کلاته عربی و 4 نفر دیگر
4.8
2 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

4

کتاب عملیات عطش: روایت نبرد گردان عمار در تنگه ابوقریب، محقق شایسته شمسایی.

یادداشت‌های مرتبط به عملیات عطش: روایت نبرد گردان عمار در تنگه ابوقریب

            
💢قصه آقا؛ قصه! همان الگوی قدیمی! اگر خاصیت روایت‌های اولیه از جنگ در اوایل دهه هفتاد را تمرکز بر اصل رویداد و به حاشیه راندن درونیات کنش‌گران بدانیم و خاصیت روایت‌های متاخر را اصالت دادن به درونیات کنش‌گران و همه‎‌کاره کردن منِ راوی، آنگاه آثاری مانند #عملیات_عطش چیزی بین این دو حوزه‌اند. عملیات عطش نه از جنس روایت سخت تاریخ است که بر اصل رویدادِ تمرکز می‌کرد و نه به مانند آثار متاخر این سال‌ها، اتوبان زده به درونیات کنش‌گران و اصل رویداد را به حاشیه رانده و تنه به تنه رمان می‌زند. چیزی از جنس قصه‌گویی حول یک واقعیت است اما با تکیه به واقعیت و تخیل را خط قرمز خود تعریف کردن. 

💢در مقام نویسنده نیستم اما در مقام روزنامه‌نگار فرهنگی و ادبی که از قضا نخود علایقی در دیگ دفاع مقدس دارد معتقدم به هر دو گونه نیازمندیم. روایت سخت تاریخی در جایگاه اِسناد است و پژوهش و مخاطب خاص و تولید آثار خلاقه ادبی و عامه‌پسند به مانند آثار سال‌های اخیر در جایگاه گونه‌ای از صنعت فرهنگ که وظیفه‌اش قلاب انداختن است به ذهن و زبان مخاطب عام و بعضا هم پر کردن اوقات فراغتش. ورود به این نزاع به مانند آن است که خواسته باشیم در نزاع بین تاریخ در جایگاه یکی از مواد تفکر و دانش بشری و آثار عامه‌پسند صنعت فرهنگ، رای به هدم یکی و بقای دیگری دهیم. غلاف کنیم به نظرم!

💢چون از سنخ گونه دوم نیست لاجرم با کاراکتر هم سر و کار ندارد و صدالبته با خاطره‌نگاری‌هایِ آثار متقدمِ هم فاصله دارد که انگار فقط پیرنگ دارند. مولف زده میان انبوه کنش‌گران یک رویداد(اینجا عملیات تنگه ابوقریب)، نخ روایت‌های گوناگون را دنبال و با اتکا به اسناد سعی کرده نزدیک‌ترین فاصله را با واقعیت داشته باشد. اصالت با واقعیت است و دنبال کردنش. کاراکترها می‌آیند و بعضا دُم بریده محو می‌شوند و می‌روند. این واقعیت است که جاری می‌شود و راه خودش را جلو می‌‎رود. 

💢با همه اینها اما عملیات عطش از جنس روایت‌های اسنادیِ سخت تاریخ هم نیست که مخاطب غیرخاص آن را پس بزند. از این نظر، کار قدری از برج عاجِ سخت تاریخ پایین آمده و متواضعانه روایت نرم‌تری عرضه می‌کند. انگار که مولف، مواد و متریال سخت خود را انتخاب، آنها را ورز داده و لقمه‌هایش را اندازه دهان مخاطب عجول و عامِ امروزی گرفته. از این نظر می‌توان آن را تجربه‌ای جدید در فرم خاطره‌نگاری دانست. عملیات عطش قصه می‌گوید. قصه آقا؛ قصه! همان الگوی قدیمی!

پ.ن: اگر فیلم #تنگه_ابوقریب را دیده‌اید این کار #جواد_کلاته_عربی را هم بخوانید از #نشر۲۷بعثت.