ستاره ی دلتورا از ایلیکا گریخته است، اما هنوز تا خانه و امنیت راه درازی باقی مانده است. اشباحی که کشتی را تسخیر کرده اند، روز به روز قوی تر می شوند. حوادثی عجیب در جریان هستند که بریتا و دوستانش را خواسته یا ناخواسته به دل خطر می کشانند.چوب دستی جادویی تایر حضور آنها را حس کرده، جزیره تشنه به حرکت در آمده است و آرزوی بریتا برای بردن مسابقه ی کارآموزی روزالین به زودی در امواج وحشت به تلاطم می افتد.با به اوج رسیدن تلاش های بریتا برای فرار از گذشته اش، زندگی خودش و دوستانش به خطر می افتد و وحشت آنها را لحظه ای رها نمیکند.

*جلد چهارم ستاره‌ی دلتورا