معرفی کتاب روزهای خوش اثر ساموئل بکت مترجم مهدی نوید

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
4
خواهم خواند
2
توضیحات
آفتاب هنوز در نیامده بود که میلی بلند شد و از پلههای چوبی پایین آمد... (مکث).... لباس خوابش را پوشید. تنهایی از پلههای چوبی پر شیب پایین آمد چهار دست و پا عقبعقبکی. گرچه از این کار منع شده بود، دزدکی از راهروی ساکت گذشت، وارد اتاق بازی شد و شروع کرد به درآوردن لباس عروسکها. (مکث) بیصدا رفت زیر میز و شروع کرد به درآوردن لباس عروسکها. (مکث) مدام هم.... بهشان بددهنی میکرد. (مکث) یکهو یه موش...