معرفی کتاب توحید اثر سیدعبدالحسین دستغیب کتابعمومیفلسفهاسلامی توحید سیدعبدالحسین دستغیب 5.0 2 نفر | 2 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 1 خواندهام 2 خواهم خواند 0 ناشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی شابک 9789644702242 تعداد صفحات 232 تاریخ انتشار 1395/11/30 توضیحات کتاب توحید، نویسنده سیدعبدالحسین دستغیب. بریدۀ کتابهای مرتبط به توحید ملیکا مقدم 6 ساعت پیش توحید سیدعبدالحسین دستغیب 5.0 2 صفحۀ 97 0 0 یادداشتها محبوبترین جدیدترین سادات حسینی 1402/12/24 خیلی زیبا و دقیق به مبحث توحید اشاره داشت واقعا معرکه بود😍 0 1 ملیکا مقدم 3 روز پیش این یادداشت را من قبل از پایان کتاب برایش مینویسم؛ و کتابی که من دارم نسخه قدیمی است که شاید خود انتشارات هم دیگر آن را نداشته باشد و احتمالا تغییراتی در آن داده باشند. من در موضوع توحید و بحث مذهبیش چیزی نمیدانم پس نمیتوانم نظری بدهم؛ به جز اینکه تا صفحه پنجاه از کتاب خودم (که ۳۰۰ و چندی صفحه دارد) پیش رفته ام و در این مورد نکات زیادی از کتاب یاد گرفتم. دیدم که جایی به عنوان دلیلی برای وجود یک آفریدگار؛ انواع نعمتهای الهی ذکر شده است؛ من همیشه خودم از همکلاسیهای فیزیکدان مادیگرایم سوال میکردم که خب اصلا این قوانین که از ابتدا بوده و باعث شکلگیری همه چیز شده را چه کسی گذاشته!؟ چرا وقتی به اصول موضوعه میرسیم متوقف میشویم!؟ خب هیچجا تک قطبی دیده نشده است؛ و این را گاهی یک اتفاق اتفاقی و بیحکمت میبینند و هیچوقت دنیایی که در آن تک قطبی بتواند باشد را متصور نمیشوند که ببینند چه تفاوتی میکرد؛ هیچوقت اصلا حکمتی برای قوانین اصلی جهان قائل نیستند بلکه آن را "تنها دنیای ممکن" میبینند و میگویند اگر غیر از آن میشد پس غیر از آن هم بود؛ البته بعضی هم میگویند غیر از آنی هست در دنیاهایی دیگر؛ دنیاهایی با قوانین فیزیکی متفاوت؛ چرا!؟ به کدام سند؟ من این احتمال را رد نمیکنم اما بسیاری از علم فیزیک و علمهای مشابه آن را حدس زدنهایی میبینم که بسیاری از آن با سوگیری بر علیه حکمت داشتن این دنیاست. البته من انتقادی هم میتوانم به این کتاب وارد کنم یا بهتر بگویم این تقابل بین علم و دین را نمیپذیرم. وقتی میخواستم ابتدا فیزیک را به عنوان رشته درسی خودم انتخاب کنم کسی به من گفت "فیزیک بخوانی مغزت خشک میشود و دینت را از دست میدهی!" عجیب این که هرچه بیشتر گذشت بیشتر دیدم چقدر این باور مرسوم است که هرکس سراغ علم برود بیشتر باید غیر وجود خدا حرف بزند؛ عجیب است؛ مثل اینکه بگوییم:"نقاشی های داوینچی را نگاه نکن چون اگر نگاه کنی فکر میکنی داوینچی وجود ندارد!" علم چیزی غیر از نگاه کردن به اثر یک خالق نیست! و این کتاب هم به این نکته توجه داشت؛ اما در آوردن مثال برای جایی که افراد داخل علم کوتاهی میکنند؛ به نظرم کمی بیدقتی شده بود. اما شاید در حد علم آن زمان خوب بوده باشد. کتاب من مربوط به سال ۶۰ است؛ چاپ نخستینی که از این کتاب وجود داشته است؛ پس قابل درک است که برخی نکات علمی اش دیگر جزو منسوخات باشد. برای کسانی که بخواهند بدانند: کتاب گفته است "دورترین سیارات ۴ میلیارد سال نوری از ما دور است." خیر! دیدن سیارات (اجرام آسمانی که نور ندارند) بسیار سخت است و حتی تا به امروز دورترین سیاره ای که دیده شده است در فاصله ۱۴ هزار سال نوری از ما بوده است. اما به گمانم این دقت رانداشته اند و منظورشان ستاره را هم در بر میگرفته که در آن صورت شاید آن زمان ۴ میلیار سال نوری فاصله داشته؛ امروزه با گسترش فناوری آخرین کهکشانها و ستارههای رویت شده ۹۶ میلیارد سال نوری با ما فاصله دارند (البته چون نیم یا بیشتر از نیمی از ستاره ها حداقل یک سیاره دارند قطع به یقین در آن فاصله ای که دورترین ستاره ها دیده شوند دورترین سیاره ها هم هستند و همین که سیاره گفتند هم غلط نیست.) .... در کل کتاب جالبی است و آدم را به تفکر وادار میکند. تا اینجایی که خواندم بسیار لذت بردم و خیلی پیشنهادش میکنم. 0 1