چیز غریبی در سرم: رمان

چیز غریبی در سرم: رمان

چیز غریبی در سرم: رمان

اورهان پاموک و 1 نفر دیگر
4.0
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

4

رمان چیز غریبی در سرم، هم یک حکایت عاشقانه است، هم داستانی مدرن، رمانی که اورهان پاموک شش سال روی آن کار کرده است، داستان زندگی مولود در شهر استانبول و نامه های عاشقانه ای است که او در طی سه سال به معشوقه اش نوشته است. پاموک بزرگ ترین نویسنده ی در قید حیات دنیا است. هفته نامه ی لوپوئن فرانسه نبوغی در جنون اورهان پاموک پنهان است. اومبرتو اکو از همین نویسنده: نام من سرخ، با ترجمه ی تهمینه زاردشت منتشر شده است.

یادداشت‌های مرتبط به چیز غریبی در سرم: رمان

            قبلا از پاموک قلعه سفید را خوانده بودم و هیچ از آن خوشم نیامده بود. مانده بودم چرا پاموک نوبل گرفته و چرا کتاب‌هایش اهمیت دارند؟ صرفا چون به تاریخ می‌پردازد؟ وجه داستانی رمانهایش از نظر من کم است و در نتیجه چندان دراماتیک نیست و کششی برای مخاطب ایجاد نمی‌کند. بعد از قلعه سفید در همراهی با یک گروه کتاب‌خوانی مجبور شدم رمانی دیگر از پاموک بخوانم. با توجه به تجربه‌ی قبلی‌ام با نگرشی منفی کتاب را شروع کردم. اما این کتاب از حدود یک سوم به بعد نظرم را درباره‌ی پاموک عوض کرد. شوری در سر مخاطب را با مولود همراه می‌کند از نوجوانی تا میان‌سالی. ماجرای زندگی او را داریم و پسرعموهایش را. اما اینها بهانه است برای ترسیم سیر تاریخی گسترش استانبول. همین است که این رمان خیلی‌ها را نمیتواند با خود همراه کند. برای من هم اوایل رمان کمی خسته‌کننده بود چون تعلیق چندانی ندارد و حالتی داکیودرامانه می‌توان برایش قائل شد اما کم‌کم با مولود همراه شدم و کاملا حس می‌کردم که کتاب مرا جادو کرده است. سرنوشت مولود برایم اهمیت پیدا کرده بود. با اشتیاق ادامه دادم و چه داستان جالبی دارد و چه شخصیت جالبی. بارها پاموک را برای نوشتن چنین رمانی در دلم تحسین کردم و آرزو کردم کاش ایران ما هم چنین نویسنده‌ی دغدغه‌مندی در زمینه‌ی شهر و سیر تاریخی رشد آن داشت. توصیف افکار و احساسات شخصیت اصلی به نظر من بسیار قوی و در عین حال ساده انجام شده بود. خوشحالم که آن را خوانده‌ام و بدون اینکه استانبول را دیده باشم به مدد قلم هنرمندانه‌ی پاموک و بزافروشی مولود در بیشتر محلات آن قدم زده‌ام.