معرفی کتاب جان های رواقی: چگونه فیلسوفانه زندگی کنیم اثر استیون هانسلمن مترجم فرزانه بیطرفان

جان های رواقی: چگونه فیلسوفانه زندگی کنیم

جان های رواقی: چگونه فیلسوفانه زندگی کنیم

استیون هانسلمن و 3 نفر دیگر
4.2
8 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

9

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

12

شابک
9786002538123
تعداد صفحات
464
تاریخ انتشار
1401/1/2

توضیحات

کتاب جان های رواقی: چگونه فیلسوفانه زندگی کنیم، نویسنده استیون هانسلمن.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به جان های رواقی: چگونه فیلسوفانه زندگی کنیم

لیست‌های مرتبط به جان های رواقی: چگونه فیلسوفانه زندگی کنیم

یادداشت‌ها

          این‌گونه می‌نویسم که کتابی‌ست که علاقه دارم در هفته حتما قسمتی از آن را بخوانم. برای چندمین بار آن راخوانده‌ام و احساس می‌کنم در هر بار خواندن باز هم برای فهمیدن و آرامش لحظه‌های ناب و خاصی هنوز وجود دارد.
از لحاظ این که در کنار روان‌درمانگری یا خودیاری نیز می‌توان به طور خاصی از این کتاب بهره برد این کتاب جایگاه خاصی خواهد داشت.

فلسفه رواقی پس از گذشت قرن‌ها هم چنان جذابیت و پرمحتوایی خود را حفظ کرده است.
آنچه در این فلسفه توجه خوانندگان مدرن را به خود جلب می‌کند، آمیختگی منحصر به فرد خردورزی و عمل گرایی آن است.
به عبارت دیگر، رواقی‌گری فقط اندیشیدن نیست، بلکه به همان اندازه که عمل به اندیشه ها اهمیت دارد، فعل اندیشیدن نیز مهم است.

وظیفهٔ اصلی ما در زندگی این است: شناسایی و دسته‌بندیِ مسائل به‌نحوی‌که بتوانیم شفاف به خودمان بگوییم کدام دسته اتفاقات خارج از کنترل ما هستند و کدام دسته با انتخاب‌های در کنترل ما مرتبط هستند. سپس کجا دنبال خوب و بد خواهیم بود؟ به اتفاقات خارج از کنترل کاری نخواهیم داشت، اما درون خودمان و در انتخاب‌های خودمان در جست‌وجوی خوب و بد خواهیم بود.

مهم‌ترین تمرین در فلسفهٔ رواقی تمایز بین آنچه می‌توانیم تغییرش دهیم و آنچه نمی‌توانیم است؛ چیزهایی که بر آن‌ها تأثیر می‌گذاریم و چیزهایی که بر آن‌ها تأثیری نمی‌گذاریم.
اگر پروازی به‌خاطر بدیِ آب‌وهوا تأخیر دارد، دادزدن سر نمایندهٔ هواپیمایی طوفان را متوقف نمی‌کند.

صد سال آرزوکردن هم شما را قدبلندتر، کوتاه‌تر یا متولد کشوری دیگر نمی‌کند. هر قدر هم تلاش کنید، نمی‌توانید کسی را مجبور کنید شما را بپسندد. نیز بالاتر از همه، زمانی را که صرف فکرکردن به چنین چیزهای تغییرناپذیری کرده‌اید، صرف چیزی نشده است که می‌توانیم آن را تغییر دهیم.

در گروه‌های روان‌درمانی یا دوره‌همی‌های گم‌نام تمرینی هست به نام دعای آرامش: «خداوندا، به من آرامشی عطا کن تا بپذیرم آنچه را نمی‌توانم تغییر دهم، شجاعتی تا تغییر دهم آنچه را می‌توانم، و دانشی تا تفاوت این دو را بشناسم.»

معتادها نمی‌توانند بدرفتاری‌هایی را که در دوران کودکی تجربه کرده‌اند تغییر دهند، نمی‌توانند انتخاب‌های قبلی خود یا آزاری را که به دیگری رسانده‌اند خنثی کنند، اما می‌توانند با قدرتی که اکنون دارند آینده را تغییر دهند. همان‌طور که اپیکتتوس گفت، می‌توانند انتخاب‌های امروزشان را کنترل کنند.
        

0