معرفی کتاب دیگر خوانیهای ناگزیر: رویکردهای نقد و نظریه ادبیات کودک اثر مرتضی خسرونژاد

دیگر خوانیهای ناگزیر: رویکردهای نقد و نظریه ادبیات کودک

دیگر خوانیهای ناگزیر: رویکردهای نقد و نظریه ادبیات کودک

مرتضی خسرونژاد و 1 نفر دیگر
0.0 1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

3

شابک
9789643911089
تعداد صفحات
736
تاریخ انتشار
1388/11/4

توضیحات

        در آغاز، قصه گو بود و کودک شنونده. بعد کتاب کودک بود کودک خواننده. با کتاب کودک، آموزگار آمد تا به کودک در خواندن و فهم کتاب یاری کند و کتابدار آمد تا به آدم بزرگ ها در انتخاب کتاب کمک کند. بعد، آدم بزرگ ها به کتاب کودک علاقمند شدند و با این علاقمندی بود که منتقدان آمدند تا دربارة کتاب حرف بزنند و نظریه پردازان آمدند تا دربارة منتقدان، کتاب و خوانندگان سخن بگویند. پس نظریه و نقد ادبیات کودک، دست در دست ادبیات کودک، همچون رشته ای نظری، راه تکامل پیموده است. نویسنده در کتاب حاضر تلاش کرده است تا مجموعه مقالات کلیدی موثر در رشد نظریة ادبیات کودک را گردآوری کند. وی در این مجموعه برخی از دستاوردهای نظری را ارائه داده که هم از درون و هم از بیرون قلمرو ادبیات کودک با مخالفت های فراوانی روبه رو بوده اند.
      

یادداشت‌ها

          یا عالماً لایعلّم.


بخشی از نوشته‌ی مرتضی خسرونژاد را بخوانیم. این بخش درواقع توضیح چرایی "دیگرخوانی‌های ناگزیر" است:
به گمان من حضور دیگران، به معنای همتایان ما در قلمرو ملی، از بن‌بست گفت‌وگوها، راهی به بیرون نمی‌گشاید، چون حدود دانش موجود ما همین است. حدود منش موجود ما نیز همین است. اما دیگران، به معنای منتقدان و صاحب‌نظران ادبیات کودک جهان، اگر به این گفت‌وگو راه یابند، دریچه‌های تازه‌ای از آگاهی، از بدنه‌ی دانش تازه‌زاد نظریه‌ی ادبیات کودک، به روی همه‌ی ما گشوده خواهد شد.

خودمانی بگویم. کتاب سنگینی است بی‌تعارف! اما این‌جور هم نیست که نشود خواندش یا خواندنش، شق‌القمر باشد. به‌تر است، خیلی به‌تر است که پس از فراهم‌آوردن پیش‌زمینه‌ها به سراغ کتاب رفت. منظورم از پیش‌زمینه‌ها، آشنایی کلی با نقد و نظریه و آگاهی از آثار داستانی مطرح کودک و نوجوان -در سطح جهانی- است.

به‌دنبال  پاسخ پرسش‌هایی اساسی دویدم. و هنوز هم در پی این پرسش چشم می‌گردانم: ادبیات کودک و نوجوان چه چیزی(هایی) دارد که ادبیات بزرگ‌سال ندارد و برعکس..

با این‌که باید و باید و باید، دوباره بخوانم‌ش؛ اما راضی ام، به‌خاطر همان پرسش‌های جدی و جوانه‌زده. چه از این به‌تر؟! شکر.
        

10