معرفی کتاب قوچ اثر مهدی اسدزاده

در حال خواندن
0
خواندهام
6
خواهم خواند
2
توضیحات
ملت قبراق طور با کوله پشتی و با توم و این داستان ها می اومدن از کنارم رد می شدن و یه مه کودتا از دم قهوه خونه اون بالا داشت می اومد پایین و من عینهو گونی سیب زمینی و لو شده بودم اون کنار گل و گردنم رو ماساژ می دادم.الان که فکر می کنم یه جور هایی تنها چیز نکبت اون جا من بودم.عین یه جوش قلوه ای بودم که عدل رو دماغ مرلین مونرو دراومده باشه.
یادداشتها
1401/1/25
5
1402/11/11
اخرای کتاب بود که از محاوره بودن زبان کتاب خسته شدم . میشه گفت کتاب ادم رو منتظر میزاره تا پلان روبرویی با سمیرا رو نویسنده بهش نشون بده و وقتی اون لحظه میرسه واقعا بد پیش میره. و با توجه به این لحظه دیدار که خیلی بد پیش رفت، مخاطب توقع پایانی بهتر از این رو نباید داشته باشه و پایان بندی، معقولانه ترین حالت ممکن رو داشت
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
0