نقد قوه حکم

نقد قوه حکم

نقد قوه حکم

ایمانوئل کانت و 1 نفر دیگر
5.0
1 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

5

نقد قوه? حکم در «سه گانی» (تریلوژیِ) نقدیِ کانت اثری است که نقش میانجی و پیونددهنده? دو اثر دیگر، یعنی نقد عقلِ محض و نقدِ عقلِ عملی را برعهده دارد و گذار از فلسفه? نظری به فلسفه اخلاق را عملی می کند. کانت همان گونه که برای عقل محض و عقل عملی اصولی پیشین جُست وجو می کرد برای قوه? حکم نیز، که قوه ای است مربوط به احساس لذت و الم، در جُست وجوی مبانی پیشین برآمد و کوشید فلسفه ای پیشین از ذوق برپا کند. مبنا یا اصل بنیادی نهفته در شالوده? قوه? حکم غایت مندی طبیعت است. این غایت مندی به دو صورت ممکن است، یا صوری و ذهنی یا واقعی و عینی. حکم به غایت مندی صورت یک عین بدون آن که هیچ غایت معینی برای آن قائل شویم حکم زیباشناختی است و اگر غایت معینی برای آن درنظر بگیریم حکم غایت شناختی است. بر همین مبنا، نقد قوه? حکم نیز به دو بخش اصلی تقسیم می شود: در بخش اول فلسفه? ذوق (مبحث زیبا و والا) و در بخش دوم غایت شناسی و غایت شناسیِ طبیعت بررسی می شود و بدین گونه سرانجام تأمل درباره? زیبایی و نظم، زیباشناسی و غایت شناسی، در یک کل واحد، به هم پیوند می یابد. درک ساختار جامع فلسفه? نقادی کانت بدون درک مباحث این اثر، که به گفته? کاسیرر «بیش از هر اثر دیگری عصب زمانه? خود را تحریک کرده است» میسر نیست.

لیست‌های مرتبط به نقد قوه حکم

آشنایی با کانتایمانوئل کانتکانت

سیر خوانش فلسفه نقادی کانت

14 کتاب

تابستان سال 1401 حدود سه ماه درگیر کانت بودم که چه درگیری شیرینی هم بود. در یک سیری سعی کردم مسائل اصلی کانت را بفهمم. پر واضح است سه نقد اصلی را کامل متن خوانی نکردم ( چه کار یک عمر است و نه چند ماه ) بلکه به فقراتی اکتفا کردم و به جایش بیشتر رجوعم به شرح‌های دست اول بود. در کنار شرح‌ها بار اصلی آموزشم را دو استاد بزرگوار یعنی دکتر شاهد طباطبایی و دکتر اصغر واعظی بر دوش کشیدند. . سمت فلاسفه‌های بزرگ بدون استاد نباید رفت. فوکو و دریدا را میشود بدون استاد خواند اما ارسطو، کانت، صدرا و ... را اصلا. کانت خواندن یکسری مقدمات دارد. باید فلسفه راسیونالیسم یعنی دکارت و ولف را دانست. همچنین فلسفه آمپریسیسم مانند لاک، بارکلی و مخصوصا هیوم را. در کنار همه اینها فلسفه طبیعی یعنی کوپرنیک و نیوتون بسیار واجب‌اند. برای نقد عقل عملی هم دانستن روسو لازم است. اما خب اگر واقع بین باشید هر کدام از این فلاسفه یک سیر مفصل مخصوص خود را نیاز دارند و اینجاست که لزوم استاد مشخص میشود. استاد همانگونه که نمی‌گذارد شما فلسفه‌ی فیلسوف را اشتباه بفهمید، به همین ترتیب فلسفه را در بستر زمانی و مکانی خودش به شما یاد میدهد، چرا که فلسفه در عین انتزاعی و لامکان و لازمان بودن، بسیار بسیار انضمامی و بسته به روزگار خودش است. بار انتقال این مهم به دوش استاد است. لذا توصیه‌ام این است که یا درسگفتار دکتر شاهد طباطبایی و یا محمدمهدی اردبیلی را در زمان کانت خوانی گوش دهید. این دو درس‌گفتار به وفور در تلگرام پیدا میشود اما اگر کسی نیافت به من پیام بدهد. . لیست را بر طبق تجربه‌ام مرتب کردم. قطعا آثار خوبی هستند که متوجه‌شان نشدم ولی این لیست حداقل‌ها را دارد. اگه به اثر خوبی بر بخورم حتما اضافه خواهم کرد.