معرفی کتاب پانزده سال دارم و نمی خواهم بمیرم و زندگی آنقدرها هم آسان نیست اثر کریستین آرنوتی مترجم قاسم صنعوی
پانزده سال دارم و نمی خواهم بمیرم و زندگی آنقدرها هم آسان نیست
کریستین آرنوتی و 1 نفر دیگر
4.0
3 نفر |
1 یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
4
خواهم خواند
3
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
کریستین آرنوتی در سال 1930 در مجارستان به دنیا آمده است. در جنگ جهانی دوم ارتش آلمان بوداپست، پایتخت مجارستان را اشغال می کند. بوداپست دو ماه در محاصره ی سربازان شوروی قرار می گیرد و آلمانی های درون شهر به شدت دربرابر روس ها ایستادگی می کنند. طی این دو ماه، شهر مرتب از سوی متفقین بمباران می شود و ساکنین آن به ناچار دست به گریبان با کمبود آب و مواد غذایی، به زیرزمین های ساختمان های محل سکونت شان پناه می برند. خانواده ی آرنوتی هم جزو همین پناهندگان هستند.لحن صمیمی و ساده ی نویسنده که از وجودی رنج کشیده و دربه دری دیده و عاری از هر گونه پیرایه ای است، بی اختیار در دل خواننده می نشیند. در بیان آن چه به سر او و خانواده اش و بسیاری از آدم های دیگر طی این دوران مصیبت بار آمده، هیچ گونه واژه ی فاخر و تزیینی به کار نبرده، بلکه شرح درد و رنج هایی است از دلی آزرده و از زبان دختر نوجوانی که زندگی اش به جای شادکامی و لذت، جز ترس از مرگ، گرسنگی، نگرانی، دربه دری و نومیدی چیزی به خود ندیده و در نتیجه، سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند، در خواننده، اثری ژرف به جا می گذارد.
یادداشتها