معرفی کتاب چهره ها در شلوغی اثر والریا لوئیسلی مترجم وحید پورجعفری

چهره ها در شلوغی

چهره ها در شلوغی

والریا لوئیسلی و 3 نفر دیگر
4.4
5 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

9

خواهم خواند

1

ناشر
خوب
شابک
9786226513937
تعداد صفحات
158
تاریخ انتشار
1399/2/13

توضیحات

        به گمانم در جوانی از فرط ناسازگاری دائم با اجتماع منزوی شدم. هیچ وقت دوست داشتنی ترین یا خوش سخن ترین آدم سر میز نبودم؛ بهترین خواننده یا نویسنده، موفق ترین یا بااستعدادترین؛ و بدون شک خوش تیپ ترین و خوش پوش ترین، یا حتی ربایند? قلب خانم ها. اما هم زمان در دلم امید داشتم، امید یا به تعبیری درست تر اطمینان، از اینکه  روزی بالاخره به خودم بازمی گردم؛ به تصویری از خودم که برای سال ها به پرداختن جزئیاتش مشغول بودم. اما حالا وقتی یادداشت ها و شعرهای آن زمانم را می خوانم، یا هنگامی که گفت و گوهایم را با دیگر هم نسل هایم به خاطر می آورم و ایده هایی را که به تفصیل راجع بهشان بحث می کردیم، متوجه این حقیقت می شوم که به مرور احمق تر و کودن تر شده ام. کلی سال را صرف خوابیدن و چرت زدن کرده ام. نمی دانم وارونگی در کدام لحظه اتفاق افتاد، وارونگی در فرآیندی که به تصورم صعودی و خطی بود، و در انتها به شکل بومرنگی بی رحم درآمد؛ بومرنگی که به سمتتان خیز برمی دارد و دندان ها، شور و هیجان، جرئتتان را خرد و نابود می کند.
      

یادداشت‌ها

کتاب‌فام

کتاب‌فام

16 ساعت پیش

          ۱۵۷ صفحه در ۴ ساعت.
‌
«چهره‌ها در شلوغی» رمانی سه‌سویه است که هیچ‌گاه به خواننده‌اش اجازه نمی‌دهد فراموش کند که با یک رمان طرف است و در سطوح مختلف به بازی‌اش می‌گیرد. و زیبایی کار «لوئیزِلی» در این است که در پایان، به شکلی غیرمنتظره، این سه خط داستانی را با وجود فضا و زمانی که بین‌شان وجود دارد همچون گراورهایی پوستی بر هم منطبق می‌کند. و نتیجه رمانی از کار درمی‌آید که توجه بسیار زیادی از خواننده‌اش طلب می‌کند و وی را وادار می‌کند تا بر تعامل بین شخصیت‌ها، جزئیات خُرد، انحلال پیش‌فرض‌های ذهنی و البته واقعیت، تمرکزی حداکثری داشته باشد.
‌
داستان عادی شروع می‌شود اما سپس به ترکیبی از لقمه‌های کوچک فلسفی، مطالعه‌ی هنرمندی جوان در مقام یک زن، کاوشی در تأثیرات دلتنگی بر ازدواج، و آزمایشی جسورانه که مرزهای ادبی داستان را گسترش می‌دهد تبدیل می‌شود تا جایی که با فانتزی، شعر، زنده‌گی‌نامه و سورئالیسم همپوشانی پیدا می‌کند.
‌
زیبایی نثر «لوئیزِلی» با صداقتی شگفت‌انگیز همراه است که این اجازه را به روایت می‌دهد تا بین عناصری مانند تفکرات متافیزیکی و مطالعه‌ی زبان، تا اموری کاملن فیزیکی مانند راه رفتن و بچه‌شیردادن در نوسان باشد و این غنای موضوعی و این مسئله که رمان مجموعه‌ای‌ست از قطعات کوتاه و فلش‌بک‌ها، روایت را با سرعتی سرسام‌آور به جلو می‌برد و در عین‌حال سرگرم‌کننده و چالش‌برانگیز نیز هست.
‌
در سه‌سوی «چهره‌ها در شلوغی»، مادری جوان در مکزیک قرار دارد که در حال نوشتن رمانی‌ست درباره‌ی زمانی که به‌عنوان مترجم در نیویورک مشغول به کار بود. روایت او شامل کار، عشق به ادبیات و شخصی‌ترین و جزئی‌ترین جزئیات زنده‌گی‌اش می‌شود.
در سویی دیگر، کمی جلوتر از لحاظ زمانی، در محله‌ی هارلم، مترجم جوانی به‌سختی در تلاش است تا رئیس خود را به انتشار آثار «گیلبرتو اووِن»، شاعر گم‌نام مکزیکی راضی کند.
و در سوی سوم، که به لحاظ زمانی به سال‌ها پیش برمی‌گردد، «گیلبرتو اووِن» شاعر، ایام دوستی خود را با «فدریکو گارسیا لورکا»، شاعر اسپانیایی و برخورد با شبح زن جوان جذابی که مدام از پنچره‌ها قطار در حال حرکت می‌بیندش، به یاد می‌آورد.
‌
«چهره‌ها در شلوغی»، داستان‌سرایی منحصربه‌فردی‌ست که به‌راحتی فواصل زمانی را طی می‌کند و «لوئیزلی» توانسته روایتی ظریف در این فضای بینابینی پیچیده خلق کند که بسیار خواندنی‌ست.
        

2