روح فلسفه قرون وسطی عمومیفلسفهخردگرایی و تجربه (قرن ۱۷ و ۱۸) روح فلسفه قرون وسطی اتین ژیلسون و 1 نفر دیگر 5.0 1 نفر | 1 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 2 خواهم خواند 2 ناشر شرکت انتشارات علمی و فرهنگی شابک 0000000141226 تعداد صفحات 720 تاریخ انتشار 1366/1/3 توضیحات کتاب روح فلسفه قرون وسطی، مترجم علیمراد داوودی. لیستهای مرتبط به روح فلسفه قرون وسطی محمد 1402/8/4 تاریخ های فلسفه حرفه ای 12 کتاب در اینجا کتاب هایی لیست شده اند که به یک دوره تاریخی فلسفه به شکل تخصصی میپردازند.این کتابها توسط متخصصان آن دوره و با ریزبینی و دقت نوشته شده اند.اگر نمی خواهید با کتاب های معروفی مثل کاپلستون و راتلج، تاریخ فلسفه بخوانید به این گزینه ها روی آورید. 4 87 یادداشتها محبوبترین جدید ترین ابوالفضل شربتی 1400/7/25 قدمتِ منازعۀ «دین و عقل» را میتوان تا دوران یونان باستان پی گرفت. اما در قرون وسطا قوت بیشتری گرفت. اتیَن ژیلسون از این منازعه استفادۀ جالبی کرده است. پرسشِ بنیادین «عقل و دین» اینست: دین را چه به عقل؟ وقتی راه و بسترشان از هم جداست. اما ژیلسون این مناقشه را «مفهومی» ادامه نمیدهد، بلکه دو دسته مصداق را بر میشمرد، نخست فیلسوفانی که تحت تاثیر اندیشههای دینی (بهطور خاص، نسخههای یهودی و مسیحی) بودهاند، و دوم، عالمانی دینی که حرفهایی خردمندانه زدهاند، حرفهایی که نشان از این دارد که انگار دین نیز حرفهایی خردمندانه دارد. برای نمونه شاید در برخی از اناجیل سخنی فلسفی نباشد اما مطالبی است که میتوان از آن تقریری فلسفی به دست داد. نمونۀ دیگر، دکارت وقتی دربارۀ مفهومِ خدا تأمل فلسفی میکرده است تلقیاش را از سنتهای یهودی و مسیحی به ارث برده است. ژیلسون از تصویری که ترسیم میکند مفهوم «فلسفۀ مسیحی» را بیرون میکشد، یعنی فلسفه و مسیحیت هم بر یکدیگر اثر گذاشتهاند و هم به یکدیگر موضوع دادهاند. چیزی را که ژیلسون میگوید میتوان برای دفاع از معناداری «فلسفۀ اسلامی» نیز کمک گرفت. فصل اول و دومِ کتاب توجیه آنچه در بالا گفته شد، یعنی فلسفۀ مسیحی، بود. از فصل سه تا بیست به موضوعاتی پرداخته میشود که در فلسفۀ مسیحی مطرح بوده است. (روشن است که با نگاه ژیلسون عبارت فلسفۀ مسیحی چیزی است میان کلام و فلسفه و دین) فصل سوم و چهارم به وجود و وجوباش، و موجوداتِ ممکن میپردازد، چیزی که از مشترکاتِ قرون وسطا با فلسفۀ اسلامی است. فصل پنجم به سوالی برآمده از دو فصل پیشین میپردازد: رابطۀ بین خدای واجب و موجوداتِ ممکن چگونه است؟ فصل ششم وجه دیگری از هستیشناسی را بیان میکند: خیر و شر. «فرّ ایزدی» فصل بعدی است. پرسشاش اینست که موجودات از جهت وجودشان خیرند و خداوند هم خیر محض، اما موجودات را چطور باید لحاظ کرد که به فرّ ایزدی خللی وارد نشود. فصلهای کتاب بهقاعده آمده است، پس از این فصلِ کلامی از موضوع دورمان نمیکند و از «عنایت در فلسفۀ مسیحی» صحبت میکند. فصل نُه تا دوازده به «انسان» میپردازد. اول از انسانشناسی، سپس بحثِ «اصالتِ شخص» و در آخر شعار سقراطیِ خویشتنشناسی در عالم مسیحی. از فصل دوازدهم بحث از انسان حالتی تخصصیتر به خود میگیرد. این پرسشها مطرح میشود که انسان چگونه به اشیاء را میشناسد، عقل و معقول چه داستانی دارد، و بهدنبالِ آن عشق و معشوق را هم مطرح میکند. (آموزهای که رنگ مسیحیِ شدیدی میگیرد، بااینحال، در اندیشۀ اسلامی نیز مشابهش را داریم). فصل پانزدهم از اختیار انسان سخن میگوید. اینجاست که بحثِ هستیشناسانه و معرفتشناسانه دربارۀ انسان جای خود را به بحثی ارزششناسانه و در دامنۀ اخلاق میدهد. رابطۀ قانون و اخلاق چگونه است، و نیت و وجدان و الزام چه تعاریف و حالاتی دارد. سه فصلِ آخر نیز سه موضوعِ کلی را در قرون وسطی پی میگیرد: طبیعت، تاریخ و فلسفه. شیوۀ روایتِ کتاب تعلیمی و خوب است، و در اهمیتاش همین بس که اساتیدی که قرون وسطی کار میکردند به ژیلسون و این کتاب بسیار ارجاع میدادند. 0 4