کویر اندیشه کویر اندیشه پژمان بختیاری 3.5 1 نفر | 1 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 1 خواهم خواند 0 ناشر نشر پارسا شابک 0000000006963 تعداد صفحات 271 تاریخ انتشار 1372/7/1 توضیحات کتاب کویر اندیشه، نویسنده پژمان بختیاری. بریدۀ کتابهای مرتبط به کویر اندیشه محمدرضا شمس اشکذری کویر اندیشه پژمان بختیاری 3.5 1 صفحۀ 146 دل ز شوق گریهای مستانه میسوزد مرا عاقلان رحمی که این دیوانه میسوزد مرا آتش دوزخ نسوزاند دل بیدرد را ساقی مجلس به یک پیمانه میسوزد مرا .... خار خشکم، شاخ بیبرگم، نمیدانم ولی خویش میسوزد مرا، بیگانه میسوزد مرا 0 2 محمدرضا شمس اشکذری کویر اندیشه پژمان بختیاری 3.5 1 صفحۀ 78 بختم آنگونه بلند است که از گوشهی بام اگر افتد دگری گردن من میشکند 0 7 یادداشتها محبوبترین جدید ترین محمدرضا شمس اشکذری 1402/10/4 گزیده اشعار حسین پژمان بختیاری در سه قسمت: ۱- شورها و شادیها ۲- رنجها و نامرادیها ۳- گوناگون خود ایشان در پیشگفتار مینویسند: «گمان میکنم عنوان کویر اندیشه مناسبترین نامی است که میتوان بر این مجموعه نهاد. زیرا که در فراخای سینهی کویر جز خارهای پوشیده از خاک نمکسود، گیاهی نمیروید و در ژرفای اندیشهی حقیر نیز غیر از خسکهای غبارآلود چیزی مشاهده نمیشود.» * درونمایهها: 🔴 عشق و جوانی فاش از دلدادگیها میسرایند. خود استاد در پیشگفتار دفع دخل مقدر کردهاند: «حیرتی که در آغاز مطالعهی این مجموعه بر خوانندهی صاحبنظر دست میدهد، شوخ طبعی مردی کهنسال است که بر لب گور ایستاده جوانی میکند.» 🔵 آنی و مناسبتی جوانی به موی سپیدشان میخندد، شعر میسرایند. به مهمانی کسی میروند، شعر میسرایند. جوانی گریان ایشان را هرگز عاشق نشده میگوید، شعر میسرایند. شاه از آمریکا برمیگردد، شعر میسرایند. دوستان دار فانی را وداع میگویند، شعر میسرایند. 🟠 رنجها و ناکامی شکوه از خود، نرسیدن به معشوق، شکوه از پیری، بیان تجربههای سخت زندگی، مقایسه کشور و ملت ما با دیگر کشورها، نابودی یک سپاه ایران در مصر (در زمان کمبوجیه فرزند کوروش!)، ... • باید توجه داشت که اشعار بسته به حال سروده شدهاند؛ گاه شاعر به راز و نیاز با خدا میپردازد و گاه در کار خدا چون و چرا میکند. گاه زن را فراتر از دسترس میبرد و میستاید و میستاید و گاه آه و نفرینشان میکند. گاه از ایران بد میگوید (اوضاع نابسامان ایران) و گاه سراسر بر آن درود میفرستد. * در ابتدای کتاب، استاد زندگینامهشان را به نثر نوشتهاند و در پایان کتاب، به شعر و خلاصهتر. * من چاپ اول کتاب را خواندم که سال ۱۳۴۹ انتشارات ابنسینا منتشر کرده. به نظرم حتماً در سالهای بعد، با وزن سبکتری چاپ شده است. 🔶 اما در پایان چند شعر شناخته از استاد: - آتشی در سینه دارم جاودانی ( قمرالملوک وزیری، شهیدی، صدیق تعریف، همایون شجریان و ...) - در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد (منوچهر همایونپور، سالار عقیلی و ...) - دل ز شوق گریهای مستانه میسوزد مرا (محمودی خوانساری و گلپا) - ما هم شکسته خاطر و دیوانه بودهایم (محمودی خوانساری) - تو صفاده عشق و وفای منی (عبدالوهاب شهیدی در گوشه مهربانی) - ناز من عشق من از چشم ترم زود مرو (سیما بینا) - در شعله آن شمع که افروخته بودم (گلپا) 2 11