معرفی کتاب سخت شیرین اثر عاطفه مرادی

سخت شیرین

سخت شیرین

عاطفه مرادی و 2 نفر دیگر
3.1
7 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

17

خواهم خواند

14

شابک
9786000350888
تعداد صفحات
292
تاریخ انتشار
1400/1/2

توضیحات

کتاب سخت شیرین، نویسنده عاطفه مرادی.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به سخت شیرین

لیست‌های مرتبط به سخت شیرین

پست‌های مرتبط به سخت شیرین

یادداشت‌ها

          اولش می‌خواستم یک نقد شدید بر کتاب #سخت_شیرین بنویسم، اما پشیمان شدم! چرا؟
چون این کتاب دقیقا وضعیت فعلی جامعه مادران ایرانی را به تصویر می‌کشد؛ پر از عذاب وجدان، سردرگم و دچار گم‌گشتگی هویتی...
نسلی که تحصیل کرده است، کار کرده است در اجتماع حضور داشته است و حالا و با مادر شدن وامانده میان مادری و تحصیل! مادری و کار! مادری و فعالیت اجتماعی...
گیرکرده میان دو سنت متضاد ارزشی که ارزش مادری بیشتر از است یا حضور اجتماعی؟
نحوه روایت جستارهای این کتاب به گونه ای است که در آن خبری از پویایی مادرانه نیست، زیرا که مادران این کتاب پر از حس عذاب وجدان نسبت به کودکان خود هستند، گویی در لایه‌ای پنهان سفارش دهندگان این کتاب می‌خواهند ترویج فرزندآوری کنند با این گزاره که می‌توان میان مادری و حضور و بروز اجتماعی جمع کرد... اما نمی‌توانند از سنت ها و ارزش های خود نیز بگذرند و در جای جای کتاب به مخاطب به صورت شعارگونه یاداوری میکنند که مادری مهم تر از هرچیز دیگری است. حتی اگر من راوی مجبور به تنها گذاشتن فرزندم در کنار مادربزرگش برای ادامه تحصیل شدم اما شمای مخاطب بدان که من از این‌کار عذاب وجدان دارم و می‌دانم کار اشتباهی است!

در نهایت به نظر من این کتاب تنها یک خروجی برای مادران فعلی و آینده دارد آن هم اینکه؛ در مادری کردن همراه با حس شدید عذاب وجدان، تنها نیستید...
        

11

          کتابی درباره زندگی و دغدغه های مادرانه ی مادران شاغل یا درحال فعالیت اجتماعی هست که اکثر مشاغل خانم های کتاب ایده های نو هست مثلا موسس مهد و کارگاه خانگی مادر و کودک یا مثلا موسس مهد خانگی یا مستند ساز و کارگردان یا مثلا موسس گروه ساخت اسباب بازی بعضی شون هم درحال تحصیل بودن. مشکلات شاغل یا دانشجو بودن و در کنارش بچه داشتن رو خیییلی واضح گفته بود. من کتاب رو دوست داشتم اون چند تا ستاره ی کمتر به خاطر اینکه همه روایت ها گل و بلبل جمع شد. و اینکه کلا یه مقدار با این دید کتاب که تایید جمعی میکنه این نحو زندگی رو قبول ندارم. چون همونطور که تو کتاب هم دیده میشه اینها اکثرا همسران فوق العاده همراه داشتن یا سطح اجتماعی شون خوب بود و شابلون همه نمیتونن بشن. البته از طرفی هیچ جای کتاب هم نمیگه باید اینطور بود اپا این رسم گل و بلبلی ه آخر همه روایت ها ذهن رو به این یمت میبره و برای کتاب خرده روایتی خیلی جالب نیست به نظرم. تنوع روایت ها و دید شون میتونست قوی تر ش کنه مثلا مثل کتاب معجزه بن سای.
        

2

          با این فکر که نگاه قشنگی داشتن نویسندگانش که به روایتِ تلاقی نقش مادری و هویت اجتماعی معمول این روزگار برای زن ورود کردن و از فراز ونشیباش می‌خوان بگن و ازون مهم‌تر راه حل داشتن، یک اَبَر قهرمان زن نمی‌خوان بگن😏
این کتاب رو پیدا کردم و شروع کردم به خوندن
دو سه روایت که خوندم،دیگه به دام یکنواختی افتاد، هم متن هاوهم آدم‌ها تکرار شدن،انگار از یه ماشین همه در اومدن،انگار از یک طبقه بودن خانم‌‌ها ، خانم متوسط با  مزیت همسرانی همراه و هم فکر ،خیلی زندگی های پرچالشی نداشتن 
اول کتاب گفتن که این زنان در ساختارهای رسمی موجود شاغل نیستن درسته اما تلاش میکردن که دوباره به همین ساختار برگردن اکثرا به دنبال درس ومدرک بودن
و وقتی به این ساختار نزدیک‌تر میشدن حالشون خوب بود  خیلی فشار روی همه زنان روای بود  پر از عذاب وجدان بودن و به دنبال رهایی از این عذاب و حس عقب ماندگی از جامعه
من دلم میخواست زنانه‌تر به جزئیات بپردازند مثلا از جزییات این کارگاه‌های مادر وکودکی،حتی از جزئیات لحظه‌هایی که تمام مادرها با هم جمع میشدن
اما یه نکته مثبت بود و اینکه زنان چقد می‌توانند منعطف باشن و شرایط رو به نفع خانواده تغییر بدن واین از جذابیت‌ها وقدرت‌های  زنانه هست .
        

1