یادداشت بهارک امیری

سخت شیرین
        با این فکر که نگاه قشنگی داشتن نویسندگانش که به روایتِ تلاقی نقش مادری و هویت اجتماعی معمول این روزگار برای زن ورود کردن و از فراز ونشیباش می‌خوان بگن و ازون مهم‌تر راه حل داشتن، یک اَبَر قهرمان زن نمی‌خوان بگن😏
این کتاب رو پیدا کردم و شروع کردم به خوندن
دو سه روایت که خوندم،دیگه به دام یکنواختی افتاد، هم متن هاوهم آدم‌ها تکرار شدن،انگار از یه ماشین همه در اومدن،انگار از یک طبقه بودن خانم‌‌ها ، خانم متوسط با  مزیت همسرانی همراه و هم فکر ،خیلی زندگی های پرچالشی نداشتن 
اول کتاب گفتن که این زنان در ساختارهای رسمی موجود شاغل نیستن درسته اما تلاش میکردن که دوباره به همین ساختار برگردن اکثرا به دنبال درس ومدرک بودن
و وقتی به این ساختار نزدیک‌تر میشدن حالشون خوب بود  خیلی فشار روی همه زنان روای بود  پر از عذاب وجدان بودن و به دنبال رهایی از این عذاب و حس عقب ماندگی از جامعه
من دلم میخواست زنانه‌تر به جزئیات بپردازند مثلا از جزییات این کارگاه‌های مادر وکودکی،حتی از جزئیات لحظه‌هایی که تمام مادرها با هم جمع میشدن
اما یه نکته مثبت بود و اینکه زنان چقد می‌توانند منعطف باشن و شرایط رو به نفع خانواده تغییر بدن واین از جذابیت‌ها وقدرت‌های  زنانه هست .
      
4

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.