بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

لیست‌های کتاب

تاریخ ترسناک جهانهزارتوی پننه شهریار امبر

کتابهای ترجمه پیمان اسماعیلیان

32 کتاب

اخیرا متوجه شدم چقدر انتخاب‌های پیمان اسماعیلیان در ترجمه کتاب رو دوست دارم! ترکیب دلچسبی داره از فانتزی و طنز ظریف، که خیلی دلچسبه. حتی این کتاب جدیدی که دارم می‌خونم (افسانه اَمبر) باوجودی که چیز زیادی ازش نمی‌فهمم!! (چون مبتنی بر اسطوره‌ها و افسانه‌های کارت‌های تاروته) ‌ حالا این وسط داشتم کتاب‌های این مترجم رو بالا و پایین می‌کردم، کنجکاو شدم ببینم این آقای "پیمان اسماعیلیان" چه شکلیه اصلا... و حدس بزن چی پیدا کردم؟؟ . . . هیچی!!😐 هیچ عکسی ازش توی اینترنت نبود! دارم فکر می‌کنم نکنه خودش هم یکی از شخصیت‌های دنیاهای فانتزیه و هرگز کسی ندیدتش؟! شاید مثلا ناشرها، کتاب‌ها رو براش ایمیل می‌کنن و اسماعیلیان از دنیایی که توشه میاد توی سایه‌های زمین، ایمیل رو دریافت می‌کنه و برمی‌گرده به دنیای خودش! شاید جاییه توی "هزارتوی پن" یا "اَمبِر" یا "خانه خانم پرگرین" یا "لورین" یا "نارنیا"... کسی چه می‌دونه!! #شوخی

کتاب فروشی نیست در جهانمن دلیل دارمشاید سیب باشد

کتابهای شینسوکه یوشی تکه

9 کتاب

چرا فهرست کتابهای یوشی‌تکه مهم است؟ چون یوشی‌تکه بی‌نهایت خلاق است. خیلی از موضوعاتی را که بقیه نویسنده‌ها و تصویرگرها، به صورت کلیشه‌ای و معمولی از کنارش رد شده بودند، تبدیل کرده به موضوع یک کتاب، و به هفت روش سامورایی(!) درباره‌ش حرف زده و تصویر سازی کرده و شخصیت ساخته و تخیل کرده و بامزه‌بازی درآورده! این طوری میشه که یک کتاب فقط درباره یک "کش" و یک کتاب دیگه درباره "سیب" و یک کتاب درباره "گیر کردن کله توی یقه لباس" نوشته و خوندنش نه تنها خسته کننده نیست، بلکه دنیایی از خیال و فکر رو در ذهن ایجاد می‌کنه. قول بدین کتاب‌هاشو خشک و عصاقورت‌داده نخونین. اول بال‌های خیالتونو باز کنین، تخیل‌تونو گردگیری کنین، کلید "بامزه بودن" رو روشن کنین، سعی کنین 4ساله باشین (یه جوری که انگار هنوز همه دنیا براتون جالب و ناشناخته ست) و بعد کتاب‌ها رو بخونین. این روند رو برای هر بار خوندن کتاب (حتی خوندن همون کتاب برای بار هیفدهم و هیجدهم) تکرار کنید!

بیایید داستان بنویسیمبیایید شعر بگوییمکتاب کوچک برای داستان نویسی

کتابهایی برای بچه‌هایی که دوست دارند نویسنده شوند!

7 کتاب

خیلی از بچه‌ها به خصوص بچه‌های کتابخوان دوست دارند نویسندگی را تجربه کنند! منظورشان هم نوشتن یک انشای خوب در کلاس فارسی یا یک نامه برای مامان نیست... آن‌ها دوست دارند نویسنده واقعی یک کتاب واقعی باشند! این خواسته برای کودکان (به خصوص در رده سنی دبستان و دوره اول دبیرستان) شایع است. اما چه پاسخی به این خواسته می‌شود داشت؟ پاسخ‌های بد اینها هستند: - به او بگویید نویسنده شدن که الکی نیست و باید سالها زحمت بکشد و درس بخواند تا نویسنده بشود. - به او بگویید که او همین حالا هم یک نویسنده بزرگ است و هر چیزی را که نوشت به دست یک ناشر بدهید و با سرمایه شخصی چاپش کنید و به فامیل و آشنا هدیه بدهید. پس چه کاری خوب است؟ - بهش بگویید که نویسنده شدن از یک جایی در همین سنی که او هست میتواند شروع شود. - بگویید برای این که یک روز کتابهایش دست مردم باشد، باید خیلی تلاش کند، ولی خوبی‌اش این است که او کلی وقت برای این تلاشها دارد. - بگویید نوشتن مثل هر مهارت دیگری نیاز به یادگیری و تمرین دارد. و این یادگیری را از کجا میتواند شروع کند؟ از خواندن کتابهایی درباره نویسندگی! این فهرست، برای همین قسمت ماجراست.