نظرها

مهشید امیرشاهی از یک خانواده‌ی متمول، دارای نسبت‌هایی با دربار و بسیار وابسته و علاقه‌مند به بختیاره که از نظرش انقلاب 57 انقلاب پابرهنه‌ها و گداها بوده و در روزنوشت‌های سال 57ش (همین در حضر) به‌وضوح داره عذاب می‌کشه از چیزی که همه طرفدارشن و منتظر به وقوع پیوستنش؛ حالاگاهی با دلیل و استدلال و گاهی بدون اون.
و از این جهته که فرق داره، امیرشاهی یه سر طیفیه که بدنه‌ی اصلی روشنفکران انقلابی ما سال 57 اون‌یکی سرش بودن. 

خیلی ممنون، این کتاب رو ندیده بودم اصلا و خوب به نظر می‌رسه، اضافه‌ش کردم به لیست تا بعدا برم سراغش.
(هرچند به‌نظرم اسمش یه مقدار دارای سوگیری و ناصحیح می‌رسه، اینکه ما انقلاب 57 رو انقلاب اسلامی بدونیم (اینکه حکومت سال 58 به بعد حکومت اسلامی بود بحث دیگریه البته) پیشاپیش حکم صادر کردن برای چیزیه که موضوع پژوهشش بوده. ولی خب شاید دلیلی برای کارش داره که تا نخونم نخواهم دونست.)