بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

جزئیات فعالیت

      به یقین، بی نظمی و خشونت واقعی بود که جرقه احساس خطر  را زد: به مجردی که توفان از نیواورلئان گذشت به راستی چپاول و غارتگری آغاز شد. این رفتارها از دزدی بی شرمانه تاگشتن به دنبال ضروریات زندگی را در بر می گرفت. اما واقعیت (محدود) جنایت ها به هیچ وجه «گزارش هایی» را توجیه نمی کند که درباره فروپاشی تمام عیار نظم و قانون ارسال می شد، نه از آن رو که این گزارش ها «اغراق آمیز» بود، بلکه به دلیلی به مراتب ریشه ای تر از این: حتی اگر تمامی گزارش های موجود در باره خشونت و تعرض جنسی واقعیت داشت و درست بود حکایت های نقل شده درباره آنها باز هم بیمارگون، و نژادپرستانه بود زیرا محرک این حکایت ها واقعیت نبود بلکه پیشداوری نژادپرستانه بود؛ احساس رضایت خاطر کسانی بود که می توانستند بگویند
، «می بینید! سیاه پوستان در واقع این جوری هستند، وحشیانی خشونت طلب که زیر لایه نازکی از تمدن پنهان شده اند». به دیگر سخن، این جا با چیزی سروکار داریم که می توان آن را دروغ گفتن در پوشش حقیقت خواند: حتی اگر آنچه می گوییم از نظر واقعیات حقیقت داشته باشد انگیزه هایی که ما را وادار به گفتن آن کرده است نادرست و کاذب است.
    

0

(0/1000)

نظرات

هنوز نظری ثبت نشده است.