جزئیات فعالیت
همهٔ آنهایی که فکر میکنند ایمی بهتدریج و در اثر مشکلات و فشارهای زندگی مشترک روانی شده و به «جنون» رسیده، همهٔ آنهایی که خیال میکنند ایمی یک «منحنی تحول» را پشت سر گذاشته و در ابتدا آدم بهتری بوده و حالا باید برایش دل بسوزانیم، همهٔ آنها که فکر میکنند این داستان، داستانِ یک زوجِ نامناسب است که همدیگر را آزار دادهاند و ما قرار است تاثیر اشتباهات آنها را بر روح و روان یکدیگر ببینیم، این افراد یا داستان را نفهمیدهاند یا خودشان را به نفهمی زدهاند. آنها مرا به یاد شخصیت «نوئل هاوثورن» میاندازند :)))
14
17
(0/1000)
شما بگید داستانِ این کتاب چیه و مارو از جهل در بیارید جناب دائمی! فقط لطفا بحث رو سریع به مرد ستیزی و فمنیست نکشونید و سه تا وجه شباهت نسبت به « نوئل هاوثورن » بیان کنید
13
3
خطر لو رفتن داستان: آغاز بخش دوم کتاب رو که بخونید متوجه میشید که تمام حرفای همدلیبرانگیز بخش اول دروغ و صحنهسازی بوده و قابل اتکا نیست. در همون بخش دوم ایمی توضیح میده که از ماهها قبل داشته نقشه میکشیده و حتی موارد جزئی مثل کش رفتن پول خرد و حفظ ظاهر در مقابل مردم رو از ماهها قبل شروع کرده بوده. در ادامه توضیح میده که حتی نیک رو برای یه آزمایش سرگرمکننده انتخاب کرده و ار همون اول براش نقش بازی میکرده؛ نقش یه دختر باحال! چون میخواسته ببینه شوهر داشتن چه شکلیه. بنابراین اگر کسی فکر کنه ایمی به مرور به جنون رسیده و تبدیل شده به یه بیمار که نمیدونه داره چه غلطی میکنه، رسماً یه احمقه. کسی که به جنون رسیده نمیتونه از ابتدای زندگی برای همه چیز نقشه بکشه و معماهای پیچیده طرح کنه و با مهارت تمام برای آدما پاپوش درست کنه.
1
مهمترین وجه شباهت با نوئل: احمق بودن! به نظرم همین کافیه. میشه سه بار تکرارش کرد! :) ولی میشه وجه شبههای دیگری هم نام برد. مثلاً: سگ دستآموزی ایمیها بودن (اصطلاحی که خود ایمی به کار میبره!)، ناتوانی در مشاهدهٔ جزییات و شواهد واضح، و سکسیست بودن.
1
وجه شبه کسانی که تنها ایمی رو مقصر ماجرا نمی دونن : سگ دست آموز ایمی ها بودن ، شوخی می کنید دیگه؟ مورد آخر هم اصلا چه ربطی داشت @choghoke_tanha
3
بله! در بخش دوم مشخص میشه دفتر خاطرات دروغه اما نوشته های داخلش رو که واقعا ایمی حس کرده، اون نوشته ها برای به دام انداختن نیکه درست ولی ایمی واقعا این اتفاقات رو در نیک دیده ، حتی اگه برای بر انگیختن همدلی این کار رو کرده باشه شما به این دلیل که ایمی رو نمادی از یک زن قدرتمند در مقابل مردان می بینید یک گارد بزرگ و جبههٔ بسیار زیادی گرفتید . من فقط حرفم اینه که ایمی به طور صد درصدی مقصر نیست و شما حتی همین رو هم قبول ندارید چون طرف مقابل شما ایمیه نخستین انسانی که به جای پاسخ دادن به توهین، آن را نشنیده گرفت، نخستین پایهگذار فرهنگ و تمدن بشری بود. -رابرت فراست @choghoke_tanha
3
۱. نگفتم تنها ایمی رو مقصر نمیدونن. گفتم «کسانی که فکر میکنن ایمی به تدریج و در اثر مشکلات و فشارهای زندگی مشترک به جنون رسیده، کسانی که خیال میکنند یک منحنی تحول دارد و در ابتدا آدم بهتری بوده، کسانی که فکر میکنند این داستان، داستانِ یک زوج است که رفتارشان بر روح و روان یکدیگر تاثیرات منفی داشته...» اگر نگرفتید دوباره قرائت بفرمایید. ۲. شوخی هم نمیکنم. وجه شبهشون «احمق بودن» و استعداد تبدیل شدن به سگ دستآموز آدمهای مکاره. دقیقاً سوالتون کجاست؟ ابهامی نداره. بهتره الکی جدل نکنیم. دو تا کامنت در جواب شما نوشتم که کامنت اول به قدر کفایت همه چیز رو با ارجاع به متن کتاب روشن میکنه. ولی گویا شما هنوز از این ناراحتید که نیک با بیتوجهی به بازیِ مهم و ارزشمندِ «جستجوی گنج» به ایمی کوچولوی ما بیتوجهی کرده، دلش رو شکسته و باعث شده روانی بشه و تصمیم بگیره نیک رو اعدام کنه! :)))) شما در یه لیگِ دیگه توپ میزنید دوست من. @taha.b
1
۱. برید مقالهٔ گاردین رو مطالعه کنید. اونجا نویسنده خودش توی یه مصاحبه ضمن اذعان به اینکه فمینیسته، گفته قصد داشتم یه زن قدرتمند و باهوش و قوی رو به تصویر بکشم. اینجاست که میگن، شاه بخشیده، شاهقلی نمیبخشه. ۲. نوشتهها دروغه ولی ایمی واقعاً این اتفاقات رو در نیک دیده؟ شما از کجا میفهمید کدوم بخش از روایت دفترچهٔ خاطرات ایمی واقعیه و کدومش دروغه؟ نکنه خودش بهتون گفته؟ این که ایمی اعتراف میکنه از ابتدا نقش دختر باحال رو بازی میکرده و میخواسته مخِ نیک رو بزنه تا یه تجربهٔ جدید رو امتحان کنه، چجوری ماستمالیش میکنید؟ یه بار دیگه هم گفتم، با کسی که نادیده گرفتن بازی جستجوی گنج رو با رسوایی و صحنه سازی قتل و پاپوش و اعدام و آدمکشی همسطح میدونه، اصلاً نباید باهاش بحث کرد! ایمی دلش شکست که نیک نیومد به سالگرد ازدواجشون، برای همین تصمیم گرفت کاری کنه اعدامش کنن. چقدر همدلیبرانگیز! ۳. من به شما توهینی نکردم بزرگوار! اصن کاری با شما نداشتم! از شخصی هم اسم نبردم. اما گویا شما خیلی اصرار دارید که خودتون رو مصداق یادداشت من بدونید. بهتره شما هم به پایهگذاران فرهنگ و تمدن اقتدا کنید :) @taha.b
1
به همی دلیله که گفتم نسبت به شخصیت ایمی گارد گرفتید دیگه دومین کامنت من رو در یادداشتم ببینید اونجا اذعان کردم این کار های یکی نیست واژهٔ « به تنهایی » برای من معنی هایی داره که شاید برای شما نداره به هر حال هر فردی نظری داره و نظرش محترمه البته « یا نظر شما درسته یا نظر شما درسته » غیر از این هم وجود نداره عزت زیاد ✋ @choghoke_tanha
2
۱. من باقی کامنتهای شما رو بعد از اینکه دیدم نوشتید «بازی جستجوی گنج برای ایمی مهم بود و باید بهش اهمیت میداد» نخوندم و حس کردم مباحثه در این زمینه فایده نداره؛ چون احتمالاً شما معتقدید هرچیزی برای هرکس مهم باشه لزوماً منطقی هم هست و بقیه باید بهش احترام بذارن. مثلاً اگه ایمی دلش میخواست هفتهای یک بار پاشو بکنه توی حلق نیک یا مثلاً پیپی کنه توی غذاش، نیک باید به این میل ایمی احترام میذاشت! چون برای ایمی مهمه :))) همون دفعه هم گفتم، در دنیایی که دیگران نیستن، جرم و جنایت و دیکتاتوری و شیطانصفتی هم مجال بروز نداره. همهٔ آدمهای لجن یه انگیزهای برای کارای شیطانیشون دارن که به روابطشون با بقیه مربوطه. اما هیچکس نمیگه چون مثلاً صدام حسین یا استالین یا ابوبکر البغدادی با خانوادهشون روابط خوبی نداشتن باید درکشون کنیم و علیهشون گارد نگیریم!!!!!!! @taha.b
1
۲. معلومه که به شخصیت ایمی گارد گرفتهم و درستش هم همینه. اون دفعه هم عرض کردم، کسی که گارد نمیگیره باید نگران خودش باشه. ۳. نمیدونم چرا فکر میکنید نظر هرکسی محترمه. احتمالاً با همین طرز تفکره که شخصیت ایمی رو هم توجیه میکنید. با این حساب نظرات و تصمیمهای نیک هم محترمه :))) نه بزرگوار. احترام گذاشتن به بعضی نظرات، توهین به شعور خود آدمه. @taha.b
1
انگار شما خودتون هم دوست ندارید متوجه بشید که منظور من از گارد گرفتن نه برای کار های ایمی بلکه چیزی خارج از کتاب بود شاید با نظر دیگران مخالف باشید، شاید نظرات بقیه به نظرتون از پایه و بن غلط بیان ولی با بی احترامی برخورد کردن تفاقا شعور شما زیر سوال میره و اینکه گفتید بقیه کامنت من رو نخوندید، ایرادی نداره شما هم یکی مثل فراستی که فیلم ها رو ندیده نقد می کنه چه اشکالی داره؟ @choghoke_tanha
3
۱. جملهتون این بود «نسبت به شخصیت ایمی گارد گرفتید.» اگه قصد دارید حرفتون رو عوض کنید اشکالی نداره. ولی حرف قبلیتون موجوده. اگر میخواید اتهام دیگهای بزنید که ربطی هم به متن و محتوای کتاب نداره، شجاعت داشته باشید بهطور صریح بیانش کنید. فکر کنم قضیهٔ پایهگذاری فرهنگ و تمدن رو میخواید کنسل کنید دیگه، مگه نه؟ 😅 ۲. من به شما بیاحترامی نکردم. اصن من با شما حرفی نزدم. دلیل اینکه وقت نگذاشتم اون پیامای قبلی رو جواب بدم همین بود که اولاً احترام خودم رو نگه دارم و ثانیاً احترام شما رو. الان شما اومدید و دارید جدل میکنید دوست عزیز. و انگار خیلی حرفای منو توی گزارش کتاب به خودتون گرفتید. نمیدونم مشکل شما دقیقاً چیه. بیاحترامی من به شما کجاست؟ نکنه از بیاحترامی به ایمی ناراحتید؟ @taha.b
1
۳. من دارم دربارهٔ کتاب اظهار نظر میکنم، نقدی به شخص شما ندارم! اصلاً دیدگاه شما برام مهم نیست که بخوام وقت بذارم و نقدش کنم :)))) اگرم پاسختون رو دادهم، ناظر به پیامهایی بوده که خوندهم. چرا مغلطه میکنی بزرگوار؟ من به اون کامنتهای شما جوابی ندادهم که ادعا میکنید نخونده نقد کردهم! یه جملهٔ مضحک به چشمم خورده بود مبنی بر اینکه «بازی جستوجوی گنج برای ایمی مهم بود» و به همون یه جمله هم اشاره کردم. عنایت داشته باشید بزرگوار، اصلاً نظر و دیدگاه شما دربارهٔ ایمی و نیک برای بنده دیگه موضوعیت و اهمیت نداره. از همون موقع که حس کردم این ره که میروید به ترکستان است، پاسخی ندادم. یه بار دیگه یادآوری میکنم الان شما دارید زیر گزارش من کامنت میذارید و دربارهٔ گارد گرفتن و پایهگذاری فرهنگ و این چیزا حرف میزنید. من یه جملهٔ شرطی توی گزارشم نوشتم: هرکس اینگونه فکر کند یا داستان را نفهمیده، یا خودش را به نفهمی زده. در این جملهٔ شرطی فینفسه توهینی نیست. اسمی هم از شما نیست. @taha.b
1
شما به قول مافیا بازا دروغ وارد بازی کردید 😅 شما نوشتید نویسنده خودش اذعان کرده فمنیسته و من نوشتم « به همین دلیله که گفتم نسبت به شخصیت ایمی گارد گرفتید دیگه » من به اون کامنت شما پاسخ دادم من هم با شما مشکلی ندارم، امیدوارم کدورتی بین ما نباشه ولی واقعا رابرت فارست اون حرف رو زده @choghoke_tanha
3
نظرات