یادداشت مرتضی داوری

غزلیات سعدی
        جرعه ها/۱۲۷
مرتضی داوری

🌹سلامی چو بوی خوش آشنایی🌹

🌺 سعدی شاعر عشق است و بر اوج غزل عاشقانه فارسی فرمانروایی می کند. او تنها با بیتی کوتاه می تواند جان آدمی را از خود بیخود کند. شاید بیش از هر شاعر دیگری، تک بیت هایی زیبا از او را به خاطر داشته باشم و شعرهایش با جانم سرشته است. اگر کسی از من بپرسد از شعرهایی که خوانده ای و در حافظه سپرده ای_ که کم هم نیست_ تنها یک بیت برای ما بخوان، بی گمان این بیت زیبای سعدی را خواهم خواند:

هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی
الا بر آنکه دارد با دلبری وصالی

🌸 اینک چند بیتی دیگر از این غزل زیبا:

دانی کدام دولت در وصف می‌نیاید
چشمی که باز باشد هر لحظه بر جمالی

خرم تنی که محبوب از در فرازش آید
چون رزق نیکبختان بی محنت سؤالی

سال وصال با او یک روز بود گویی
و اکنون در انتظارش روزی به قدر سالی

صوفی نظر نبازد جز با چنین حریفی
سعدی غزل نگوید جز بر چنین غزالی

ا🌴 ینک غزل شبانه ذیل را که چندی پیش سروده بودم و در وصف چنین غزالان خوش خرامی است_غزالانی که گویی خود غزل مجسمند_ به شما تقدیم می کنم:

شیرین ترین لبهای عالم را تو داری 
چون ساقه نیلوفر پر برگ و باری

زیباترین آهوی دشت نازمندان!
 حقا که در آغوش هستی شاهکاری

در تو هزاران‌ کندوی شهد و عسل غرق
شیرین تر از قند و شلیل بیشه زاری

لب چون قلم بر ساقه ترد وجودت
بر خارزار قلب من چون چشمه ساری

چون اسب وحشی تازیان در دشتهایم
الحق کمنداندازی و چابک سواری

خونرنگ چون جام شراب مست هستی
چون دانه های سرخ و پر آب اناری

من چون بلم در کوه موج سینه تو
با تاج موج گیسوانت شاهواری

۲ فروردین ۱۴۰۲

آدرس کانال من در ایتا:
 joreeha1 
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.