یادداشت Mohamad Ali Sadeghi

سلوک
        شاید به سختی بتوان داستانی خطی و خلاصه از سلوک روایت کرد. اصلا تمام قصد نویسنده همین است که به احتمالات میدان بدهد. هیچ چیز قطعی نیست. فقط می دانیم یک نفر شکست خورده، در احساساتش، در روحش و حالا این واگویه ها و داغها جریان روایت را آشفته می کنند.حتی شخصیتها هم اسم درست و حسابی ندارند : مها، مهتاب و اسم های مستعار دیگر همه به عدم قطعیت اشاره می کنند :به حالتی که انسان به جنون می رسد و منطق دیگر حکمفرما نیست.
احساس می کنم زیادی به فرم توجه شده و محتوی در همین بازی های صوری گم شده است. هر چند که به نظر شخصی خودم در ادبیات باید از فرم به محتوی رسید اما پیچیدگی زیاد فقط خواننده را گیج می کند. هنر واقعی زمانی بروز می یابد که در عین سادگی و با فرمی زیبا به محتوی اشاره شود آن هم به طرزی غیر مستقیم
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.