یادداشت پریسا نصیری

                کتاب یحیا را به پیشنهاد صفحه‌ی سنگر کتاب مشهد خواندم. کتابی کوتاه و خوش‌خوان که ماجرای طلبه‌ای بود که از قبل از به دنیا آمدنش نذر طلبگی شده بود.
ماجرای اصلی از اولین سفر تبلیغی سید یحیا به یکی از روستاهای سرسبز شمالی آغاز شد. روستایی که اهالی‌اش   پابه‌پای اشک برای روضه‌ی ائمه، برای روضه‌ی سر بریده‌ی #میرزا_کوچک_خان هم گریه می‌کردند.
داستان این سفر تبلیغی در عین سادگی، جذاب و پرکشش بود.
پیشنهاد می‌کنم در اولین فرصت یکی دو ساعته این داستان را بخوانید و شیرینی‌اش را به جان بخرید.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.