یادداشت نعیمک

        ترجمه قاضی شبیه قند است. انگار دن‌کیشوت در یکی اط قصبه‌های همین نزدیکی نزدگی می‌کند و راه افتاده تا چندتا ماجرا برای خودش بسازد. ماجرای دن‌کیشوت را  اغلب ما می‌دانیم و البته مثل تمام داستان‌ها اصل ماجرا با فیلم و روایت‌های تصویری متفاوت است و کتاب دو جلد است و حجیم.
واقعاً دن‌کیشوت خنده‌دار است و تکرار ماجراها و اصرار او به پهلوانی به ظاهر احمقانه است اما فقط کافی است این پهلوانی را استعاره‌ای از کارهای احمقانه خودمان بدانیم و به این شکل شاید بشود گفت که سروانتس سال‌ها پیش رمانی نوشته که همیشه تازه است چون همیشه ما رفتارهای احمقانه داریم
حتی برای کتاب‌نخوان‌ها هم جذاب است چون خیلی راحت قصه تعریف می‌کند