یادداشت

        تکرار می‌کنم: من و عالیجناب فاکنر، شما با تمام نویسنده‌های جهان.
شاید کمتر کسی مطلع باشد که ویلیام فاکنری که در رینگ خشم و هیاهو، اقدام به ضربه‌ فنی کردن کتاب‌خوان‌های سراسر جهان کرد، برای کودکان نیز کتاب نوشته است. درخت آرزوها کتابی‌ست جادویی از یک نویسنده‌ی افسانه‌ای. نویسنده‌ای که در جوانی به سرعت برق و باد قلم می‌زد تا سبک خود را بسازد و پس از پیدا کردن خود، شروع کرد به یادگار گذاشتن اثرهایی ناب که نامش را به عنوان یکی از سلاطین ادبیات جهان ثبت کند. و اما در داستان درخت آرزوها چه خبر است:
دالسی، دختربچه‌ای‌ست که در روز تولدش از خواب بیدار می‌شود و پسری غریبه و مرموز با موهای سرخ را در اتاقش می‌بیند. این پسر مرموز، دالسی را به سوی ماجراهای جادویی کتاب سوق می‌دهد که به دلیل کوتاه بودن داستان، به جهت جلوگیری از اسپویل داستان از درازه‌نویسی خودداری می‌کنم.
عالیجناب فاکنر، این داستان را برای هشتمین تولد دختر دوست خود، یعنی دختری به نام ویکتوریا نوشت. این کتاب در ابتدا دارای تصویر نبود اما مدت‌ها بعد توسط آقای «دون بلونیس»، تصویرگر قهار امریکایی به تصاویر جذابی غنی گشت و در سال ۱۹۶۷ توسط نشر رندوم هاوس مجددا بازنشر گردید، که دل ما کمی بزرگ‌ترها را نیز می‌برد.
حرف آخر:
از رابین عزیزم، برای آنکه من را این روزها پریشان خاطر دید و با آن‌که خود کتاب‌خوان نیست، از روی علاقه‌ام به فاکنر، این کتاب را به من هدیه داد صمیمانه تشکر می‌کنم.
این کتاب را نگه می‌دارم تا روزی در تولد ستاره‌ام برایش بخوانم.

فایل ای‌پاب کتاب را در کانال تلگرام آپلود نموده‌ام، در صورت نیاز می‌توانید آن‌را از لینک زیر دانلود و مطالعه نمایید:
https://t.me/reviewsbysoheil/653