یادداشت سعیده قاسمی

        در رمان تاریخی «عاشقی به سبک ونگوگ»، شاهد سه رویداد در یک بازه زمانی ۱۰۰ ساله از تاریخ ایران هستیم. سه نسل از خانواده «البرز» شخصیت‌های اصلی این سه رویداد هستند. 
آقای محمدرضا شرفی خبوشان در این کتاب سعی کرده است، استثمار یک ملت توسط اقلیتی از همان ملت را به تصویر بکشد. در واقع، نازلی همان ضیغم است و ضیغم همان خوفیه‌نویسان عدل مظفری!
 در معنای نزدیک به استثمار،در نقلی، پیر دانای سیاست ما از دو جور «استضعاف» حرف زده‌است: «یک وقت یک قدرتی می‌آید بر یک ملتی سوار می‌شود، تسلط پیدا می‌کند و او را ضعیف نگه می‌دارد. از این «خطرناک‌تر»، نوع دوم استضعاف است که یک ملت خودش باور کند که ضعیف است و نمی‌تواند و بی‌عرضه است.»
عاشقی به سبک ونگوگ روایت تقابل و درگیری نیروهایی از ملت است که یک طرف می‌خواهد هویت و آزادگی و استقلال خودش را حفظ کند و طرف دیگر به دنبال استثمار و استضعاف برای حفظ منافع خودش است.
اما نکته فرامتن من، زیرکی آقای خبوشان در تصویر یک تحول انقلابی در این رمان است. به نظر می‌رسد آقای خبوشان کار را بر خودشان سهل گرفته‌اند که از تحول یک نفر ،گرچه با اصل و ریشه متفاوت از نوع زیست، در اوج انقلاب در سال ۵۷ سخن گفته‌اند. کار سخت آن‌جاست که بخواهید استمرار این تحول را تصویر کنید. آیا با یک نادر طالب‌زاده روبرو خواهیم بود یا ......

#با_کتاب_قد_بکش
#حلقه_کتابخوانی_مبنا
#کتاب_کتابخوانی
#عاشقی_به_سبک_ونگوگ
      
9

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.