یادداشت
1402/3/8
چند نکته به بهانه کتاب متاستاز اسرائیل پرده اول: سربازی اجباری چند صفحهای از کتاب به موضوع امتناع جوانان اسرائیلی از سربازی اجباری پرداخته است. این بخشهای کتاب را که میخواندم، با خودم گفتم چقدر جای کتابهایی که شده در حد چند صفحه به سربازی اجباری در همین حوالی بپردازند، خالیست. پرده دوم: تبعیض و دیگر هیچ تبعیض بد دردی است آقاجان. آدمیزاد را خفه میکند. نمیشود که روز قدس پابرهنهها کنار سیاسیون فاسد یک صدا فریاد مرگ بر اسرائیل سر دهند. یکجای کار میلنگد آقاجان. پرده سوم: معجزه روایت تا دلتان بخواهد کتاب تاریخی و سیاسی درباره اسرائیل نوشتند و خواندهایم. اما پای روایت کردن که به میان میآید، حکایت عوض میشود. دم کورش علیانی گرم. ای کاش بلندگوهای رسمی، فقط کمی روایت کردن یاد بگیرند. پرده چهارم: برای همه فرقی نمیکند که در سال ۱۴۰۲ ایران زندگی میکنی یا در سال ۲۰۲۳ ساکن ینگه دنیا هستی. مخاطب کتاب انسان است. پرده پنجم: پیغامی برای صادق زیباکلام آقای زیباکلام هرجایی که بفرمایید یک نسخه از این کتاب را هدیه برایتان بیاورم. آخر هفته مهمان کدام سفارتخانه هستید؟ پرده ششم: متاستاز اسرائیل متاستاز شرایطی است که در آن سرطان، شیوع پیدا میکند و نقاط دیگر بدن درگیر میشود. حتما در خبرها دیدهاید که درمانهایی برای انواع سرطانها کشف شدهاند. درمان سرطان اسرائیل هم پیدا میشود؟ پرده هفتم: مبارزه مردم دعوای با اسرائیل، بیش از آنکه دعوای دولتها باشد، دعوای مردم است. شرط نابودی اسرائیل هم در عملی کردن همین جمله است. بهنظر من تمام تلاش علیانی در کتاب هم بیان همین مفهوم است. پرده آخر: تا پای جان راستش را بخواهید به سرتاپای جمهوری اسلامی انتقاد دارم؛ اما برای نابودی لکه ننگی به نام اسرائیل از دامن کره خاکی، در این دعوای نابرابر کنار جمهوری اسلامی و فلسطین عزیز میایستم. راستی، چند سال از آن ۲۵ سال مانده؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.