یادداشت
1400/10/3
گاه خواندن انگار با یک مهدی شجاعی دیگر روبرو میشوی. نویسندهای مشهور به خلق رمانهای آیینی که اینبار قلمش سمت سیاست میچرخد. و چه زیبا چرخشی. به پیشنهادی دست گرفتمش. ۳۵ صفحه اول منعم میکرد از ادامه دادن، اما کشف ماجرا جذبم کرد به خواندن. و ماجرا شروع میشود. ماجرایی شگرف که دست به قلمم کرد برای بُلد کردن واژهها، جملهها و .... زبان داستان طنز است. طنزی تلخ براساس واقعیت برای معرفی حکومتهای دموکرات. دموکراسی تعریف شده در این اثر نه به نفع مردم که باب میل حاکم است. حاکمی بسیار سخنور که برخلاف داشتن نقص عضو شدید عقلش درست و دقیق کار میکند. حاکمی که توجیه خوب میداند و در تفسیر قهار و مسلط بر تناقضگوییست. و قوانینی وضع میکند که مردم به راحتی میپذیرند: - دروغ گفتن هنر است. هنری که از عهده هرکسی ساخته نیست. -دزدی کار زشتی است، مگر برای اهداف متعالی. - ... در واقع همین تناقضگوییهای حاکم بهعنوان شخصیت اصلی داستان است که خواننده را تا آخرین سطر کتاب با خود همراه میکند. حرف و نقد و نظر بسیار است به اندازه ۲ جلد کتاب شاید هم ۳ جلد. پس من سکوت میشوم تا شما خواننده باشید.
6
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.