یادداشت پیمان قیصری

                در سال ۲۰۰۸ وقتی یک نوجوان بیهوش پیدا میشود، پلیس برای یافتن خانواده این نوجوان اعلامیه پخش می‌کنه و با اطلاعات از افراد ناشناس مادر این نوجوان رو پیدا می‌کنند. این آغاز پرونده‌ای موسوم به «پرونده‌ی فریتزل» در اتریشه. مادر این نوجوان که الیزابت نام داره فاش می‌کنه که به تازگی و پس از بیش از بیست سال زندانی بودن در زیرزمین خانه به دست پدرش از دست اون نجات پیدا کرده. یوزف فریتزل دختر ۱۸-۱۹ ساله‌اش رو توی زیرزمین خونه به مدت ۲۴ سال زندانی کرده و در این مدت بارها بهش تجاوز کرده و ازش صاحب ۷ فرزند شده که کوچکترین اونها یک پسر ۵ ساله‌ بوده در اون زمان که یعنی الان حدوداً باید بیست ساله باشه. نکته‌ی جالب اینکه این پدر در مصاحبه‌ای گفته برای محافظت از فرزندش این کار رو کرده چون به دستوراتش عمل نمی‌کرده و زیاد به بار و ... میرفته.ه
این داستان باعث یک جرقه در ذهن نویسنده‌ی کتاب اتاق شده. در کتاب اتاق ما داستان رو از زبان یک پسر ۵ ساله می‌خونیم که در اتاقی با مادرش زندگی می‌کنه. و ابتدا از شرایط زندگی و چگونگی گذرانش میگه و بعد کم‌کم متوجه میشیم که این پسر و مادر حبس هستند به دست مردی که سالها پیش مادرش رو دزدیده و ادامه‌ی داستان.ه

پ.ن: از هر دو داستان بالا، یعنی داستان اصلی و داستان اتاق فیلم ساخته شده. فیلم جریان اصلی به اسم «دختری در زیرزمین» و فیلم کتاب با همون اسم کتاب «اتاق» هست.ه
        
(0/1000)

نظرات

به خاطر پینوشت ممنون واقعا 🤌