یادداشت محمدامین اکبری

دیلماج: رمان
        به نام او

صفر
بعضی مواقع که از خواندن رمانهای نویسندگان خارجی ذوق زده میشوم. به سیاق خانواده های سنتی که من باب تفاخر میگویند: "ما در خانه فقط برنج ایرانی و چای خارجی میخوریم" با خودم عهد میبندم که من بعد فقط شعر ایرانی و رمان خارجی بخوانم.
ولی خب بعضی مواقع رایحه مزارع لاهیجان آدم رو از خود بی خود میکند.

یک
دیلماج یک رمان بسیار خوب است. یک رمان تاریخی با ساختاری جدید. رمانی که در آن شخصیتی خیالی در بطن اتفاقات و حوادث واقعی قرار میگیرد و با اشخاص شناخته شده تاریخی ارتباط دارد.
اینگونه روایت حوادث تاریخ در سریالهای تلویزیونی سابقه دارد. فی المثل شخصیت رضا خوشنویس در هزاردستان، قاضی شارح در سربداران و شوذب در معصومیت از دست رفته ولی در حوزه رمان فارسی نمونه ای در ذهن ندارم (دوستان اگر میدانند کمک کنند).

دو
دیلماج داستان میرزا یوسف خان مستوفی ست که در اواخر عهد ناصری کودکی و نوجوانی را گذرانده و در وقایع مشروطه نقش ایفا کرده است. شخصیت خیالی ست ولی حوادث واقعی. 
تکنیک هوشمندانه ایست خلق شخصیتی که میتواند نماد چند شخصیت تاریخی باشد و علاوه بر ایجاز به جذاب تر شدن داستان کمک کند.

سه
حمیدرضا شاه آبادی تاریخ خوانده است و چند اثر پژوهشی در این زمینه منتشر کرده است. ولی نه تنها این خودآگاه ها به اثر ضربه نزده است بلکه برگ برنده اثر محسوب میشود.
دیلماج نشان میدهد که ایشان رمان نویسی ست با اطلاعات تاریخی بالا نه مورخی دست به قلم.
.
چهار
یکی دیگر از امتیازات کتاب زبان آن است. با توجه به ساخت تاریخی اثر نویسنده زبانهای مختلفی را برای پیشبرد داستان انتخاب کرده است.
فی المثل: داستان در رابطه با تحول شخصیتی یک دیلماج سنتی دربار ناصری به یک روشنفکر مشروطه خواه است. نثر شاه آبادی در کتابهای خیالی که برای این شخصیت خیالی طراحی کرده، متفاوت است مثلا در کتابی که در جوانی نوشته است نثری پیچیده تر و در کتابهای دوران مشروطه نثری ساده تر که مختص آن زمان است را انتخاب کرده.

پنج
دیلماج کتاب کم حجم (140 صفحه)، موجز و گیرایی ست.
ولی به نظر میرسد این ایجاز که در کل اثر برگ برنده آن است در پایان بندی مخل میشود و به آن ضربه میزند.
ای کاش دیلماج حداقل 50 صفحه بیشتر داشت.

آخر 
این رمان بسیار خوب را از نشر افق تهیه کنید
      
2

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.