یادداشت مهدی لطف‌آبادی

                رمان خوبی بود اما خیلی جاها من رو اذیت می‌کرد. مثلا شخصیت فوق‌العاده سفید زارمحمد که بعضی جاها بیش از حد تو ذوق می‌زد. نکته‌ی جالبی دیگه‌ی رمان این بود که هم نشونه‌هایی از رمان‌های رئالیستی داشت و هم نشونه‌هایی از رمان ناتورالیست (که البته دومی تخصص چوبک هم هست). از ارکان متحد رمان که بگذریم چیز قشنگی که برام داشت لحن صادق چوبک بود که انقدر روون و زیبا روایت می‌کرد که انگار یه نفر نشسته داره برات خاطره تعریف می‌کنه و این به نظرم یه نکته خیلی مثبت در این سبک رمان‌هاست.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.