یادداشت فاطمه مجاب

        داستانی درباره‌ی واقعیت‌های دردناکی که تو جامعه وجود داره اما خیلی وقتا از چشم‌مون پنهانه. درباره‌ی حاشیه‌نشینی، فقر و بزهکاری. درباره‌ی اثر برخی رفتارها و اتفاقات توی کودکی بر مسیر زندگی آدم‌ها حتی تو بزرگسالی. درباره‌ی امیدواری‌های اندک و ناکامی‌های دوباره.
اگه بیشتر بخوام در توصیف داستان بنویسم ممکنه اسپویل بشه اما در کل از خوندنش -با وجود ناراحت‌کننده بودنش- لذت بردم. شکل روایت کتاب رو هم دوست داشتم؛ اینکه بعد از فصل اول فلش‌بک‌هایی رو می‌خونیم و به مرور قطعات پازل کنار هم قرار می‌گیرن تا در چند صفحه‌ی آخر دوباره برسیم به فصل اول و این بار کامل بفهمیم چه اتفاقی افتاده بوده.
اگه به خوندن داستان‌های اجتماعی علاقه دارید پیشنهادش می‌کنم.

اما دو نکته:
به بهانه‌های مختلف، بریده‌های کتاب و یادداشت‌های زیادی در موضوعات جامعه‌شناسی و غیره در کتاب اومده بود (در قالب یک مطلب تو روزنامه، کتاب‌های صوتی، متن ارسال‌شده توی تلگرام، پوستر درمانگاه و مواردی مثل این‌ها که شخصیت‌ها اتفاقی بهشون برخورد می‌کردن) که به نظر من تعدادشون زیاد بود و خیلی از همون حرف‌ها در قالب داستان بهتر بیان شده بودن. البته اون یادداشت روزنامه در توصیف بازار دست‌دوم فروشی‌ها به نظرم به‌جا بودش.
نکته‌ی دوم هم درباره‌ی چند مورد اشکال نگارشیه که به چشمم خورد و امیدوارم تو چاپ‌های جدید ویراستاری هم یه بررسی مجدد بشه.
      

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.