یادداشت
1403/6/11
کتاب علمی از یک حدی که ژورنالیستیتر بشود، فهمیدنش هم سخت تر میشود. تصور اولیه این است که اگر متنی قواعد رسمی آکادمیک را رعایت کند، متن خشک و بیخودی میشود و آدم با آن ارتباط نمیگیرد؛ پس چه بهتر که شبیه روزنامه یا متن بازریابی یک محصول کتاب نوشته شود. این قضیه تا حدی درست است؛ ولی صرفا تا حدی. به نظرم این کتاب، لااقل با این ترجمه ای که من خواندم، از این حد عبور کرده بود. اما خلاصه و جانِ حرف کتاب، تا آنجا که من متوجه شدم، این است که سرمایهداری پلتفرمی، آنقدر به فئودالیسم شبیه است که دیگر نمیتوان به آن سرمایهداری گفت. بلکه باید بگوییم تکنوفئودالیسم؛ نسل جدید فئودالیسم مبتنی بر تکنولوژی. چطور؟ رکنِ رکینِ سرمایه داری، کسب سود از طریق بازارهای رقابتی است. و رکنِ رکینِ فئودالیسم، کسب ثروت (به تفاوت سود با ثروت توجه کنید) از طریق رانت است؛ رانت طبقه. اینکه فرزند فلان ملاک هستی، پس تو هم رانت زمین داری و میتوانی با آن گذران زندگی کنی. پلتفرمهای دیجیتال، سرمایهی سومی (در کنار دو سرمایهای که مارکس میگوید) ایجاد کرده اند تحت عنوان سرمایه ی ابری. با این سرمایه، دیگر نیازی به رقابت و کسب سود از طریق بهبود محصول و این چیزها ندارند. چراکه از یک طرف، کاربران آنها برایشان رایگان خلق ارزش میکنند و از طرف دیگر، با حقنه کردن تبلیغات شخصیسازی شده به کاربران، رفتار آنها را کنترل میکنند. البته این ته حرف بود. جزئیات و کم و کیفش بماند. یک بحث خیلی مفصل هم دارد در مورد خود شکل گیری پلتفرم ها که چطور سیاست های مالی آسان (easy monetary policy) و برچیده شدن برتون وودز موجبات آن را فراهم کرد. بسیار شبیه حرفی است که سرنیچک در سرمایه داری پلتفرمی زده. منتهی مفصل تر و با جزئیات بیشتر. هنوز حرف هیچ کدام برای من قانع کننده نیست. شاید هم به اندازهی کافی، قابل فهم نیست. اشکال اصلی اش هم این است که هیچ حیثیتی برای ارزش تولید شده توسط پلتفرم های دیجیتال قائل نمیشوند. انگار نه انگار که فیسبوک، واقعا یک نیاز مهمی از جامعه ی آمریکایی را برطرف میکرد که بزرگ شد و فقط به سیاست های مالی پشتیبان آن توجه میکنند. بگذریم. برای من که فعلا عمرم را وقف (راستی روز وقف مبارک!) اقتصاد دیجیتال و سرمایهداری پشت آن کرده ام، این کتاب بسیار کلیدی است و نمیتوانم به راحتی بگویم «به اندازه ی کافی نفهمیدم» و از کنار آن عبور کنم. نه، هر طور شده باید حرف حساب این مارکسیست یونانی را بفهمم. به همین خاطر، ترجمه دیگر کتاب که نشر بیدگل کار کرده را سفارش دادم و به زودی، دوباره این کتاب را خواهم خواند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.