یادداشت آرمان ابوالحسنی

                این کتاب را زودتر و سریعتر از چیزی که انتظار داشتم خواندم.توصیف لوییس از نخستین برخوردها شدیدا چندلایه و محققانه است اگرچه میتوانست بهتر باشد.این کتاب مواجهه مسلمانان با اروپا را در بازه زمانی عباسیان تا میانه قرن نوزدهم برمی رسد و حوزه های مختلف این کنکاش را در اقتصاد، دین،سیاست،فرهنگ و هنر،دیپلماسی ،علم و ترجمه بیان میکند.ترکان عثمانی بیش و زودتر از همه تاثیر میپذیرند سپس مراکش و تاحدی ایران؛بنابراین بخش اعظم کتاب به روایت عثمانی ها پرداخته است.
نوعی خودشیفتگی میان مسلمانان و ترکان هست که سبب میشود همواره به اروپاییان به چشم مردمی پست و بی چیز نگاه کنند؛بنابراین هیچگاه به سراغ شناخت آنان نمی روند و حتی زمانی که محاصره دوم وین توسط ترکان عثمانی به شکست انجامید اینان تلاش چندانی برای شناخت دقیق اروپاییان انجام ندادند.حتی زمانی که برتری تمدن غرب در اوایل قرن نوزدهم روشن شده است مسلمانان و بویژه ترکان با بی میلی به غرب رو میکنند.
نگرش ترکان عثمانی این بوده که بسان فاتح،کافران را فوج فوج به اسلام وارد کنند اما در قرن هفدهم و هجدهم مرزها تثبیت میشوند و در قرن نوزدهم معادله عکس میشود.در این شرایط ترکان گیج هستند و نمی دانند پیشرفت غرب چطور حاصل شد اما حتی در این مرحله نیز به تقلیدی سطحی بسنده میکنند.
روایت لوییس از مواجهه مسلمانان با اروپا میتوانند هنوز هم آموزنده باشد و به ما نشان دهد رمز تمدن غرب نه در تکنولوژی و طب و ارتش و ادوات جنگی آن بلکه در فلسفه و سیاست آن است.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.