نخستین مسلمانان در اروپا

نخستین مسلمانان در اروپا

نخستین مسلمانان در اروپا

برنارد لویس و 8 نفر دیگر
2.9
4 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

4

اوایل قرن هفتم میلادی که پیامبر اسلام رسالتش را در عربستان آغاز کرد، سراسر دنیای پیرامون دریای مدیترانه همچنان بخشی از جهان مسیحیت بود. تقریبا تمامی ساکنان سواحل اروپایی، آسیایی و آفریقایی آن پیرو مذاهب مختلفی از دین مسیح بودند. از دیگر ادیان جهان یونانی - رومی، تنها دین یهود و آیین مانی دوام آورده بودند و در این سرزمین ها پیروان و هوادارانی داشتند که در اقلیت بودند. در کرانه شرقی مدیترانه، امپراتوری روم شرقی، که اهل فن از آن با نام امپراتوری بیزانس یاد می کنند، همچنان در راه شکوفایی بود و از پایتختش قسطنطنیه بر سوریه، فلسطین، مصر و بخشی از شمال آفریقا و آسیای صغیر و جنوب شرقی اروپا فرمان می راند. مسلمانان همسایگان نزدیک اروپایی ها بودند و در حوزه مدیترانه، و بسیار چیزهای دیگر، با هم شریک بودند - یا میتوان گفت آنها را با هم تقسیم کرده بودند. بیشتر سرزمین های قدیمی تر اسلامی زمانی دراز بخشی از امپراتوری روم بودند و مانند اروپا میراث پیشینه یونانی - رومی و یهودی - مسیحی، و نیز میراث عهد باستان، را می شناختند.

یادداشت‌های مرتبط به نخستین مسلمانان در اروپا

            این کتاب را زودتر و سریعتر از چیزی که انتظار داشتم خواندم.توصیف لوییس از نخستین برخوردها شدیدا چندلایه و محققانه است اگرچه میتوانست بهتر باشد.این کتاب مواجهه مسلمانان با اروپا را در بازه زمانی عباسیان تا میانه قرن نوزدهم برمی رسد و حوزه های مختلف این کنکاش را در اقتصاد، دین،سیاست،فرهنگ و هنر،دیپلماسی ،علم و ترجمه بیان میکند.ترکان عثمانی بیش و زودتر از همه تاثیر میپذیرند سپس مراکش و تاحدی ایران؛بنابراین بخش اعظم کتاب به روایت عثمانی ها پرداخته است.
نوعی خودشیفتگی میان مسلمانان و ترکان هست که سبب میشود همواره به اروپاییان به چشم مردمی پست و بی چیز نگاه کنند؛بنابراین هیچگاه به سراغ شناخت آنان نمی روند و حتی زمانی که محاصره دوم وین توسط ترکان عثمانی به شکست انجامید اینان تلاش چندانی برای شناخت دقیق اروپاییان انجام ندادند.حتی زمانی که برتری تمدن غرب در اوایل قرن نوزدهم روشن شده است مسلمانان و بویژه ترکان با بی میلی به غرب رو میکنند.
نگرش ترکان عثمانی این بوده که بسان فاتح،کافران را فوج فوج به اسلام وارد کنند اما در قرن هفدهم و هجدهم مرزها تثبیت میشوند و در قرن نوزدهم معادله عکس میشود.در این شرایط ترکان گیج هستند و نمی دانند پیشرفت غرب چطور حاصل شد اما حتی در این مرحله نیز به تقلیدی سطحی بسنده میکنند.
روایت لوییس از مواجهه مسلمانان با اروپا میتوانند هنوز هم آموزنده باشد و به ما نشان دهد رمز تمدن غرب نه در تکنولوژی و طب و ارتش و ادوات جنگی آن بلکه در فلسفه و سیاست آن است.