بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت محمد حیدری

                خوب، بد، ضعیف

خلاصه رمان: سلیم جوانی اهل شام است که پدرش از بزرگان درگاه معاویه است. اما مادری علی دوست دارد. وجود چنین مادری و همچنین تبعید ابوذر به شام و دیدار سلیم با او پرسش های زیادی درمورد حقانیت علی و معاویه در ذهنش بوجود می آورد. و او تلاش می کند در پی یافتن حقیقت برود. در این مسیر او با افرادی همچون عمرو عاص، مالک اشتر، شمر، عمار و برخی دیگر شخصیت های تاریخی برخورد می کند. 

خوب: کتاب به معنای واقعی یک رمان بود. یعنی نویسنده تلاش نکرده بود تا یک کتاب تاریخی به زبان ادبی بنویسد. بلکه دقیقا تلاش کرده بود از تخیل خود استفاده کرده و به خلق شخصیت و موقعیت در بستر تاریخ اقدام کند. تصویر سازی برای روایت ها و سخنان تاریخی که به صورت جست و گریخته شنیده ایم، بر جذابیت رمان، به عنوان رمان تاریخی افزوده.

بد: سلیم یک شخصیت خيالی است. اما در بستر اتفاقات واقعی مانند جنگ صفین دلاوری هایی دارد که کم از مالک اشتر ندارد. به نظرم وقتی در رکان تاریخی وارد یک اتفاق تاریخی بزرگ می شویم (مخصوصا اگر به عقاید و باورهای دینی مرتبط باشد) باید نقش اصلی را به آدم های اصلی در تاریخ بدهیم. نه اینکه شخصیت ما فقط نظاره‌گر باشد! اما اینکه یک تنه عامل پیروزی در صفین هم باشد درست نیست. در حقیقت رمان تاریخی برای اشاره به حقیقتی است. نباید با پر رنگ شدن شخصیت تخیلی حقیقت خدشه دار شود.

ضعیف: به نظرم قلم اولی بودن نویسنده در رمان نویسی مشهود است. دلباختگی سلیم به همسرش در نیمه دوم کتاب خوب در نیامده. این در حالی است که در نیمه اول کتاب این عشق مشهود و پررنگ است. نکته بعد هم  روحیه عدالتخواهی نویسنده است. این روحیه باعث شده تا نویسنده تلاش کند برخی جاها شعار گل درشت بدهد. شعارهایی که در واقعیت و در کف جامعه هم آن ها را سابقا در وبلاگش و حالا در صفحه اینستاگرامش می گوید.


        
(0/1000)

نظرات

مگر اولین اثر نویسنده است؟!