یادداشت سید محمد بهروزنژاد

[به نام خد
                [به نام خداوند]
شاهین مالت معروف ترین اثر دشیل هَمِت جنایی‌نویس‌ آمریکایی‌ ست که در سال ۱۹۳۰ منتشر شد.

سام اسپِید کاراگاه خصوصی ، پرونده ای را قبول می‌کند اما دستیارش در جریان این پرونده کشته می شود ، حالا اتهام قتل متوجه اوست ، درحالی که خودش هنوز از عمق و پیچیدگی واقعیِ پرونده ای که پذیرفته آگاه نیست.

زاویه دید رمان ، سوم شخصِ بیرونی و معطوف به شخصیت اصلی‌ ست. تا وقتی سام اسپید از چیزی خبردار نشود ما از آن خبر نداریم و این باعث می شود پیوسته در انتظار این باشیم تا اسپید معما را حل کند.

لحن رمان گزارشی ست و توصیفات فقط به اندازه ای هستند که بتوان محیط داستان را تجسم کرد.
دیالوگ ها خوب کار شده اند و تقریبا تمام اطلاعات رمان از این طریق منتقل می شود.

زنجیره علت و معلول حوادث به خوبی درهم تنیده شده و حفره منطقی ندارد. روند اتفاقات داستان غیرقابل پیش بینی ست و نویسنده از گیر انداختن شخصیت هایش در موقعیت های بحرانی ابایی ندارد. او حتی برای بیرون آمدن شخصیت ها از بحران عجله ندارد و راه حل آسانی نیز برایشان  باقی نمی گذارد. اوج این ویژگی در پایان بندی خلاقانه اثر مشاهده می شود. آنجا که می بینیم نویسنده با خود و مخاطبش تعارفی ندارد و  داستان را به گونه ای به اتمام می رساند که سیر حوادث ایجاب می کند . یعنی از فرمول نخ نما شده ی 《پایان رضایت بخش به هر قیمتی》 استفاده نمی کند و ما را با حقیقت زندگی روبرو می کند: همیشه قرار نیست به آن چیزی که می خواهیم برسیم.

اما هیچ کدام از این مزیت ها ، دلیل شاهکار بودن شاهین مالت نیست.  بلکه سام اسپید دلیل آن است.

برخلاف قهرمانان کلاسیک مولفه ای که اسپید را برای ما تاثیرگذار می کند فضائل اخلاقی و بیش از حد خوب بودنش نیست . بلکه نبوغ فوق العاده او در رسیدن به خواسته هایش و بی اعتنایی او به اخلاقیات است.
او به واقع یک خودخواه تمام‌عیار است. با هیچ کس تعارف ندارد. راحت دروغ می گوید. از دیگران سو استفاده می کند. پلیس را دست به سر می کند. دادستان را قال می گذارد. با مجرمین همکاری می کند و همه این کار ها را به خاطر پول می کند.
اگرچه اسپید تا آخر داستان جنایتی مرتکب نمی شود اما  دلیلی ندارد که از ارتکاب آن ترسی داشته باشد.
در واقع ما با کاراگاه خصوصی مواجه می شویم که هدفش  تنها پول در آوردن است نه  تحقق عدالت و نه هیچ ارزش دیگر. همین بی تفاوتی اسپید نسبت به ارزش ها و اخلاق گریزی اش ، او را از سایر همکارانش جدا می کند و در جایگاهی ویژه قرار می دهد. اسپید قهرمانی ست که فاصله ی چندانی با شرور شدن ندارد.

 زمانی که هنوز شرلوک هلمز و پوآرو خوانده می شدند ، شاهین مالت با شکستن کلیشه ها تجربه منحصر به فردی از رمان پلیسی و شخصیت کارآگاه ارائه می دهد.

پ.ن: این کتاب سال ۱۴۰۰ به همت نشر برج ، در ۲۸۰ صفحه و با جلد سخت منتشر شده است.
پ.ن2: تصویر : همفری بوگارت در فیلم شاهین مالت (1941).
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.