یادداشت فهیمه پورمحمدی
1400/9/8
4.2
82
زنان کوچک در ایران رمان گمنامی نیست؛ خیلی ها انیمه و اقتباس های سینمایی متعددش را دیده اند. این کلاسیک دوست داشتنی، داستان گذر چهار خواهر از کودکی به بزرگسالی را روایت می کند که در میانه قرن نوزدهم و جنگ داخلی آمریکا با مادرشان در ماساچوست زندگی می کنند: مگ 16 ساله، زیبا و سنتی است؛ جو 15 ساله است، مثل پسرها رفتار می کند و قصد دارد نویسنده شود؛ بِث 13 ساله، مهربان و خجالتی است و پیانو زدن را دوست دارد و ایمی، 12 ساله و زیبا، عاشق نقاشی کشیدن و پولدار شدن است. خانواده مارچ قبلاً مرفه بوده اند، اما بر اثر اتفاقاتی ثروت خود را از دست داده اند و حالا هم پدرشان در جبهه شمال می جنگد. به همین خاطر مگ و جو مجبورند برای کمک به خانواده کار کنند، بث در کارهای خانواده به خدمتکارشان کمک می کند و این وسط فقط ایمی است که می تواند کودکی کند. کتاب زندگی روزمره این چهار خواهر و ماجراهایشان با پسر پولدار همسایه، لاری لارنس، را روایت می کند. البته جنس فقر و تأثیر جنگ در آمریکای اواسط قرن نوزدهم قدری متفاوت است. خانواده مارچ فقیرند، اما خدمتکار دارند و گرچه نگران پدر در حال جنگشان هستند، این نگرانی مانع خوشگذرانی و شرکت در مجالس مختلف و کنسرت و تئاتر نمی شود. اینکه یک کتابی بعد از 150 سال هنوز خوانده می شود و دوست داشته می شود قطعاً بی دلیل نیست، و یکی از دلایل محبوب بودن زنان کوچک تنوع شخصیتی این چهار خواهر است: بالاخره با یکی همذات پنداری خواهید کرد. من این کتاب را در بهترین زمان ممکن، یعنی یازده، دوازده سالگی خواندم و بِث را شبیه ترین به خودم می دانستم. گرچه علاقه ای به نمایشنامه نوشتن و اجرا کردنش نداشتم، اما با خواهرم مثل پیک ویک هفته نامه می نوشتیم. تا مدت ها هم نمی دانستم زنان کوچک جلد دوم و سومی دارد؛ دبیرستان بودم که خیلی اتفاقی همسران خوب و مردان کوچک را در نمایشگاه کتاب دیدم و باز هم در بهترین زمان ممکن خواندمشان. از این جهت زنان کوچک یک کتاب عزیز و خاطره خوب است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.