یادداشت زکیه

زکیه

1400/07/11

                خشم و هیاهو ، اثر جذاب ویلیام فاکنر...
 این کتاب به شیوه سبک ذهن سیال روایت شده؛ و حکایت زوال خانواده کامپستون رو از ذهن چهار شخصیت کاملا متفاوت از اعضای اون خانواده رو به شیوه‌ای اثرگذار طرح می‌کنه. بنجی (بنجامین)، فرزند کندذهن خانواده هست،  کونتین پسر با احساس و درگیر افکار و اخلاقیات خانواده، جیسون پسر بی‌اخلاق و سودجوی خانواده، و نیز دیلسی خدمتکار سیاه پوست و نجیب که راوی دانای کل داستانه. خشم و هیاهو حاصل محتویات ذهن و حدیث نفس این ۴شخصیته. اما جالب اینجاست که خود فاکنر کَدی، خواهر این ۳برادر و تنها دختر خانواده رو که مورد تجاوز قرار گرفته و بخشی از دعواها سر این دختر هست رو قهرمان اثر خودش میدونه.
چیزی که توی این رمان من رو به وجد میآورد و خوووب منو جذب می‌کرد، این بود که توی هر فصل، با روایت هرکدوم از راوی‌ها کاملا می‌تونستم در جلد اون قرار بگیرم، از دریچه چشمای اون شخصیت نگاه کنم و به زبان ذهن اون فکر کنم.
 و اینکه شاید توی دوفصل اول داستان ابری از ابهام روی دریافت کامل جریان داستان باشه، اما خواننده معطل و با مشت خالی باقی نمی‌مونه، جذابیتی توی طراحی داستان و روند روایت هست که دست‌کم من به ادامه خوندن کتاب وفادار می‌موندم و البته لذت می‌بردم.
خیلی از آثار ادبی مشهور در جهان هستن که خشم و هیاهو رو مورد اقتباس قرار دادن. من جمله کتاب خواندنی _سمفونی مردگان_ که ۱رمان بسیار موفق ایرانیه. عباس معروفی توی نوشتن این کتاب متاًر از قلم فاکنر در خشم و هیاهو بوده.

بنظرم اگر اهل سفرهای ذهنی هستید، طوری که دلتون میخواد از منظر و در قالب شخصیتی متفاوت با شخصیت خودتون فکر کنید، احساس کنید، و زندگی کنید، قطعا از خوندن این کتاب لذت می‌برید.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.