یادداشت ماهنامه‌ی شهر کتاب

                به قول رضا براهنی، اگر تاریخ معاصر دو مضمون اصلی به ادبیات ما داده باشد، یکی‌اش انقلاب است و دیگری مسئله‌ی جنگ. «مضمون فوق‌العاده جدیدِ ویرانی شهرها و آوارگی مردم... خود مردم که چه تصویری از جنگ دارند و چه کار با این جنگ می‌کنند...» (براهنی، ص 37)*.  ادبیات جنگ با آغاز جنگ هشت ساله‌ی ایران و عراق در تاریخ 31 شهریور 1359 پا گرفت. هم‌زمان با شروع جنگ، در عرصه‌ی ادبیات آثار بی‌رمقی پدید آمدند که ارزش ادبی خاصی نداشتند و بی‌توجه به مبانی زیباشناختی تنها به کار همان مقطع خاص آمدند و «هدفشان تهییج روحیه‌ی رزمندگان و مردم جنگ‌زده بود». بااین‌همه، دسته‌ای دیگر از نویسندگان مضمون جنگ را در ساختار رمان درونی و آن ر ابه شکل فرمی خلاق در ساخت داستان متبلور کردند و ماندگار شدند. به زعم اغلب منتقدان، اولین اثری که با این رویکرد در ادبیات جنگ پدید آمد رمان «زمین سوخته» نوشته‌ی احمد محمود است، «رمانی وقایع‌نگارانه از سه ماهه‌ی نخست جنگ، حاصل تجربه‌ی مستقیم نویسنده از حضور در شهری تحت هجوم» (میرعابدینی، ج سوم، ص 910)**. براهنی، با اشاره به کتاب محمود، درباره‌ی درونی شدن مضمون جنگ در ادبیات توضیح می‌دهد: «برادر من اگر مرده باشد، من دچار جنون می‌شوم. جنون خود را به صورت و شکل رمان من عرضه می‌کند. آن جنون رمان است، شکل موضونی که خود را به بافت کار تحمیل می‌کند و رمان را به سود خود شکل می‌دهد» (براهنی، ص 38)*. به‌زعم براهنی، حالت دگرگونی‌ای که انسان در مقابل مصائب بزرگ خود پیدا می‌‎کنـد وسیله و محتوای اولیه‌ی ادبیات و هنر است و چه خوب بود اگر زمین سوخته تنها مقطع هذیان گفتن برادری بود بر سر جنازه‌ی برادر دیگر، نه گزارشی کامل از روزگار مردم در روزهای اول جنگ.


* براهنی، رضا، بحران رهبری نقد ادبی در ایران و رساله‌ی حافظ، تهران: دریچه، چ اول: 1380.
** میرعابدینی، حسن، صد سال داستان‌نویسی ایران، ج سوم، تهران، چشمه، چ اول: 1377.


به قلم رافعه رستمی، ماهنامه‌ی شهر کتاب، شماره‌ی سیزدهم، سال 1395.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.