یادداشت پیمان قیصری

                من اگه بخوام در مورد این کتاب صحبت کنم باید کتاب رو به دو بخش در هم تنیده تقسیم کنم. یک بخش اطلاعات تاریخی و معماری از اوضاع و احوال پاریس در چند صد سال پیش، شرح کامل کلیسا و معماری اون و مطالبی از این قبیل. و بخش بعدی سیر داستانی ما. هر چقدر از ابتدای کتاب به انتها میریم اطلاعات تاریخی معماری جای خودش رو به سیر داستانی میده و شاید به همین خاطر یک چهارم ابتدایی کتاب آنچنان کشش نداره اما اطلاعات خوبی داره و اگه کسی مشتاق به دونستن اطلاعات تاریخی اجتماعی اون زمان پاریس باشه حتما براش جذابیت هم داره. اما در مورد داستان، بسیار تمیز قطعه قطعه کنار هم چیده شده تا در انتها شما به پایان قصه برسید. اگر داستان رو به یک میدان تشبیه کنیم که چندین ورودی داره داستان هر کدوم از شخصیت های قصه یکی از راه های ورودی میدان هست و ما تک تک این راه ها رو طی میکنیم. داستان کشیش و برادرش، داستان فوبوس افسر پادشاهی، داستان کولی زیبا، داستان زن معتکفی که فرزندش رو گم کرده و در انتها داستان کازیمودو گوژپشت نتردام که همه به هم پیوند میخوره و این کتاب رو تشکیل میده. خیلی سخته یک خلاصه از داستان کتاب بنویسم اما چون این قانون رو برای خودم گذاشتم چند خطی مینویسم و شما اگه قصد خوندن کتاب رو دارید میتونید این چند خط رو نادیده بگیرید، داستان از این قراره که کشیش مرموز کلیسای نوتردام بچه ی عجیب الخلقه ای که سر راه گذاشته شده به فرزندی قبول کرده و اون رو ناقوس زن کلیسا کرده. پس از سالها کشیش عاشق یک دختر کولی میشه که اون دختر کلی عاشق یک افسر گارد شده و داستان این عشق ها و پدر و مادر گم شده ی دختر باعث ماجراهایی میشه که شرحش توی کتاب اومده.ه
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.