یادداشت امیررضا سعیدی‌نجات

چوپان معاصر: مجموعه مناجات های "بنده"
        بسم الله

حس دوگانه‌ای از اشک و لبخند...

یادم نمی‌آید قبل از این کتاب، کتابی با این جنس بیان دیده باشم. اولین است در نوع خودش، بعد موارد مشابهی دیدم که آن‌ها تکرار این کتاب بود.

کوتاه نوشته‌هایی خطاب به خداوند با استناد به داستان موسی و شبان... ما همه شبان‌هایی هستیم که خداوند را به سبک خود و ادبیات خودمان خطاب می‌کنیم...
این پلورالیسم یا هر ایسم دیگری است؟ خیر...
این فقط تفاوت ادراکی است که ناشی از سطح فهم افراد است...
حقیقت یکی است، هرکس با سطح فهم خود آن را بیان می‌کند.
این به معنای درست بودن همه ادراک‌ها نیست، ادراک صحیح فقط یکی است، ما به نسبت نزدیک شدنمان به آن ادراک صحیح بهره می‌بریم...

کوتاه نوشته‌های طنزی که در دل خود، نیشگون‌هایی از روح می‌گیرد. توجه و تنبه می‌دهد.

یادم نیست چند جلد، به چند نفر هدیه دادم. به نظرم حتی جزو گزینه‌هایم برای کارت عروسی بود...
هنوز هم حس می‌کنم برای هدیه یک مناسبت خاص می‌تواند گزینه بسیار مناسبی باشد.
همه می‌پسندند، کتابِ به شرط چاقو است.

خدایا!
یعنی حتی یک عکس لو رفته هم
از تو نیست
که یواشکی ببینمت؟
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.