یادداشت زهرا کاردانی

خیابان گاندی، ساعت پنج عصر
        ماجرای سمیه و شاهرخ از تصویرهای فراموش نشدنی کودکی من است‌. دختری که با کمک معشوقش خواهر و برادر کوچکش را کشته بود. همزمان آن سالها سریال جنایی از اجزاء جدا نشدنی برنامه های تلویزیون بود. توی خانواده‌مان من خواهر کوچکتر بودم و تمام مدتی که تلویزیون صحنه هایی از دادگاه سمیه و شاهرخ را نشان می‌داد، به خواهرم نگاه می‌کردم و فکر می‌کردم ممکن است من هم قربانی عشق و جنون او شوم؟
نشدم خدا رو شکر😅
کتاب ورود خوب و درستی به ماجرا داشت. تا یک جایی حواشی درستی بر ماجرا نوشته بود که می‌شد با آنها روایت کامل تر تشکیل داد اما یک جاهایی هم حواشی سنگین تر از متن می‌شد. دور می‌شدیم از ماجرا و برگشتن خیلی سخت بود. 
      
312

15

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.