یادداشت پیمان قیصری

                به نظر میاد که این آخرین کتاب سال ۱۴۰۱ بود هرچند یک کتاب ناتمام هم دارم که دیگه رفت برای سال جدید.

محمد که بهش مومو میگن پسر یک روسپیه که پیش یک پیرزن یهودی زندگی می‌کنه که اتفاقا اون هم در جوانی روسپی بوده و حالا یک چیزی شبیه به یتیم‌خانه رو توی خونه‌ش درست کرده تا از بچه‌های روسپی ها مراقبت کنه چون طبق قانون روسپی‌ها نمیتونند بچه‌هاشون رو پیش خودشون نگه‌دارن. مومو تعریف می‌کنه از خودش و این پیرزن...ه
ه«بدون عشق نمیشه زندگی کرد.»ه
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.